ما انسانها از زمانی که به دنیا می آییم، نیاز داریم فرد دیگری درکنارمان باشد به طوری که اگر نوزاد، کسی کنارش نباشد همان روز اول از بین می رود. پس ما برای اجتماعی زندگی کردن خلق شده ایم. اول پدر، مادر، خانواده بعد فامیل، دوستان، مدرسه و در انتها هم شریک زندگی و خانواده همسر که می شوند خانواده دوم ما.
اما به راستی چرا ارتباط برقرار کردن مهم است؟
ما ارتباط برقرار می کنیم تا زنده بمانیم: سالهای پیش آزمایشی بر روی بچه های بی سرپرست انجام شد و آن این بود که آنها را به دو گروه تقسیم کردند:
گروه اول نوزادانی بودند با کمترین نوازش؛ گروه دوم نوزادانی که بیشترین نوازش را می گرفتند.
نتیجه ازمایش این بود، نوزادان گروه اول که کمترین نوازش و ارتباط و مهر را می گرفتند به مرور دچار خشکی عصبی می شدند و یکی یکی می مردند در حالی که گروه دوم که نوازش می گرفتند، سالم، قوی و شاداب بودند.
بله، به صورت ناخوداگاه همه ما به دنبال مهر طلبی هستیم و محبت و توجه دیگران است که مارا زنده نگه می دارد و این محبت و توجه جز با برقراری ارتباط به دست نمی آید.
ما برای شناخت خود با دیگران ارتباط برقرار می کنیم: خود واقعیمان را بدون داشتن هیچ نقابی
که بدانیم چه طرز تفکری داریم، چه کارهایی خوشحال و چه کارهایی ناراحتمان می کند، صادقانه بفهمیم چه کسی هستیم؟ چه می خواهیم؟ چون دیگران به صورت خودآگاه و ناخودآگاه با کارهایشان بر روی ما
اثر می گذارند وباعث می شوند که ما نسبت به کارهایشان واکنش نشان می دهیم.
ما ارتباط برقرار می کنم تا اطلاعاتمان را مبادله کنیم: اگر ما انسانها دانش و یافته های خودمان را در اختیار هم قرار ندهیم، باید همه چیز را از اول تجربه کنیم و این یعنی هیچ وقت پیشرفت نمی کنیم، چون وقتی برای پیشرفت نداریم و دائما داریم همان چیزهایی را تجربه و زندگی می کنیم که بقیه هم در گذشته یا حال در حال تجربه آن هستند.
در کل لذت بخش ترین و شیرین ترین قسمت زندگی، زمانی است که ما احساس، افکار و چیزهای مورد علاقه مان را با بقیه قسمت می کنیم که باعث می شود کلی دوست خوب پیدا کنیم.
چرا و چگونه با خودمان ارتباط برقرار کنیم؟
برای اینکه در دیگران نسبت به خودمان حس خوب ایجاد کنیم باید اول حسمان نسبت به خودمان خوب باشد و به جای نادیده گرفتن احساسات و عواطف مان، باید آنها را ببینیم و به آنها توجه کنیم، از خودمان راضی باشیم و نه تنها با خودمان کنار بیایم بلکه به قول امروزی ها با خودمان حسابی حال کنیم.
وقتی بهترین خودمان باشیم دیگران هم این بهترین ما را دریافت می کنند و می توانند ساعتها درکنار ما، آرامش و حس خوب و صمیمیت را تجربه کنند. پس باید اول بتوانیم با خودمان ارتباط برقرار کنیم.
در زیر چند مورد از راهکارها ی برقراری ارتباط با خودمان را باهم مرور می کنیم:
شناسایی و اولویت بندی ارزشها:
هر کدام از ما، سرشار از ارزشهای وجودی هستیم. برای اینکه بتوانیم باخودمان ارتباط برقرار کنیم ارزشهای وجودی خودمان راشناسایی کنیم و ترتیبشان به چه صورت است
ارزشهایی مثل انعطاف پذیری،نظم،شور و هیجان،شهامت،صداقت،تاثیرگذاری،عشق،اهمیت و توجه به خودمان ودیگران،ارام و شکیبا بودن وبسیاری ارزشهای دیگر
هرچقدر که ما ارزشهایمان را بهتر بشناسیم راحت تر و سریعتر می توانیم با خودمان کنار بیاییم و ارتباط برقرار کنیم
پنجره جوهری:
جوزف لوفت و هری اینگهام دو روانشناس بودند که یک الگوی بسیار موثر را برای شناخت بیشتر خودمان،طراحی کردند و اسمش را گذاشتند پنجره جوهری
پنجره جوهری ۴ناحیه دارد:
۱:ناحیه باز:
ناحیه باز امل ارزشها ،باورها و نگرشهای ما و کلا تمام ویژگیها و اطلاعات ماست که هم خودمان انها را می دانیم و هم دیگران
۲: ناحیه کور
شامل ویژگیهایی از خود ماست که خودمان نمی دانیم ولی دیگران راجع به ما می دانند
حالا یا ما نمی دانیم یا نمی فهمیدیم و یا باور نداریم،مثلا شاید من خودم باور ندارم اعتماد به نفسم خیلی بالاست ولی دیگران اعتماد به نفس بالای من را می بینند و من را فرد با اعتماد به نفسی می دانند
۳:ناحیه پنهان:
این ناحیه شامل ویژگیهایی از من است که خودم می دانم ولی بقیه نمی دانند.
ارزوها،ارزشها و تجربه هایی از خودم که انها را به صورت راز نگه داشته ام و هیچ وقت به کسی نگفته ام
۴: ناحیه ناشناخته:
ارزشها و باورهایی از من که نه خودم می دانم و نه دیگران
شناسایی و اولویت بندی علایق
علایق همه ان چیزهایی هستند که ما دوست داریم و برایان جلب توجه می کنند دوست داشتنها و جلب توجه ها مختص به کودک درون است هرقدر که علایق کودک درونت را بهتر و بیشتر بشناسی راحت تر می توانی با او ارتباط بگیری
خودت را بشناس
سعی کن خودت را بشناسی تا بتوانی احساس و افکرت را در لحظه،کاملا مشخص کنی و انها را ازهم تشخیص بدهی
وقتی بتوانی افکار و احساسات را بشناسی به مرور،می توانی احساس و افکار بقیه رادهم درک کنی و چون می دانی که هم خودت و هم طرف مقابل در ان لحظه چه حسی دارید و به چه چیزی فکر می کنید به راحتی و به بهترین شکل می توانید ارتباط برقرار کنید.
زبان بدنت را بشناس
هرقدر زبان بدنت را بهتر بشناسی ، بهتر می توانی روی خودت و حرکاتت تسلط داشته باشی و درنتیجه روابطت با خودت ودیگران عمیق تر و مفیدتر می شود
برای اینکه زبان بدن خودت را بهتر بشناسی ،می توانیاز خودت فیلم بگیری و بارهاتماشا کنی. این کار علاوه بر افزایش اعتماد به نفست،باعث میشه که بدونی تو شرایط مختلف چه حرکاتی از خودت نشون میدی
قربان صدقه خودت برو
عاشق خودت باش و قربان صدقه خودت برو.به قول یک فیلسوف:
محدودیتهای زبانی دنیای افراد را محدود می کند
سعی کن تا می توانی به خودت،عشق و مهر بدهی و قربان صدقه خودت بروی.
خدت راتحسین و برای کارهای عالی که انجام میدهی خودت را تشویق کن.با این روش نه تنها خودت از عشق لبریز می شوی،می توانی ادمها را هم از عشق سیراب کنی،بلکه کم کم تحسین و تشویق کردن،عادت میشود و با تحسین دیگران روابطت با انها عمیق تر و کاملتر می شود
سعی کن ناخوداگاهت را به خوداگاه تبدیل کنی
کسانی که مهارتهای خودشناسی را در خودشان تقویت نمی کنند،نمی توانند در موقعیتهای مختلف رفتار عاقلانه داشته باشند. این دسته از افراد چون فقط بلدند به صورت ناخوداگاه رفتار کنندو تسلطی روی کارهایشان ندارند به سرعت از کوره در می روند و واکنشهای انی و عجولانه ای را از خودشان بروز می دهند
نقاط قوت و ضعف خودت را بشناس
شناختن نقاط قوت و ضعف مان به ما کمک می کند تا در روابطمان با دیگران بدانیم دنبال چه چیزی هستیم،و وقتی افراد دست روی نقاط قوت و ضعف مان گذاشتند از قبل امادگیش را داشته باشیم و بدانیم باید چه واکنشی نشان بدهیم.
نقاط قوت تنها محدود به تواناییها،مهارتها و استعدادهای ما نیست،بلکه هر کار خوبی که انجام می دهیم و از انجام دادنش لذت می بریم مثل وفاداری،احترام به دیگران،شوق یادگیری،هوش هیجانی،صداقت،زودجوش بودن،با صدای رسا صحبت کردن،همه از نقاط قوت شخصیت ما محسوب می شوند.
شناخت نقاط قوت یکی از پایه های اصلی اعتماد به نفس است .اگر نتوانی نقاط قوت شخصیتت را درست بشناسی ،عزت نفست پایین می اید. از طرف دیگر شناخت نقاط ضعف کمک می کند تا با خودت صادق و روراست باشی و تصمیماتی برای ازبین بردن یا کمرنگ کردن این نقاط ضعف بگیری. نقاط ضعفت را بهنقاط قوتت تبدیل کن و نقاط قوتت را بهبود ببخش
چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم؟
دیده اید، بعضی ها به راحتی باهم دوست می شوند؟انها حتی با پدر و مادر و همسرشان هم دوست هستند.سریع ارتباط می گیرند و حالشان را خوب نگه می دارند .بعدما بهخودمان می گوییم ،نگاهش کن خوش به حالش،چطور می تونه اینقدر سریع با همه بجوشه؟
این ها از مریخ نیامده اند و اپولو هم هوا نمی کنند .فقط چند تا نکته رایاد گرفته اند و تمرین
کرده اند.
نکته هایی که در ادامه می گویم را تمرین کن وبه کار ببر.هیچ فرقی نمی کند برای خانواده استفاده کنی یاهمسایه یا غریبه ها. فقط انها را به کار ببر. قول می دهم معجزه اش را ببینی.
۱:خودت باش
خود واقعی ات باش،مصنوعی رفتار نکن.ادمها رفتارهای مصنوعی را می فهمند.تا زمانی که واقعا از ته دل از فردی خوشت نیامده،نمی توانی با او ارتباط بگیری.
۲:ارتباط چشمی برقرار کن
هر انسانی نیاز دارد که دیده شودشنیده شود،و هچنین فهمیده شود،و همزمان به ارزشهایاست
۳:شنونده خوبی باش
همه ما نیاز داریم تا کسی حرفهایمان را بشنود. وقتی بقیه دارند حرف می زنند مخصوصا وقتی که دارند از خودشان تعریف می کنندبه جمعشان ملحق شو و بدون اینکه کلامشان را قطع کنی با تکان دادن سر حرفشان را تایید کن،ووقتی حرفشان تمام شد نظرت را بگو
۴:مودبانه رفتار کن
بعضی وقتها حوصله حرف زدن و یا شنیدن نداری،و فکرمی کنی که بی ادبی است اگربگویی بعدا صحبت می کنیم یا بحث را به موضوعی که علاقه داری هدایت کنی.در این مواقع خودت باش و سعی نکن سر کسی را شیره بمالی، چون ادمها خیلی باهوشند و سریع متوجه همه چیز می شوند
۵:خیر خواه باش
یکی از راه های راحت برای برقراری ارتباط با دیگران این است که بدون فضولی و کنکاش در مسایل کاری و زندگی افراد بیبینی چطورمی توانی به انها کمک کنی و در جهت جنبه های کاری و خانوادگی کاری کنی که انها پیشرفت کنند
۶:کاری کن در یادشان بمانی
می شود با یک چیز کوچک که ارزش مادی نداردبرای ادمها خاطره ای بسازی که تا اخر عمر یادشان بماند
۷:سعی کن اسم افراد یادت بماند
به یاد اوردن و به اسم صدا زدن افرادی که با انها حرف می زنی به انها احساس اهمیت،صمیمیت ، و نزدیکی می دهد و یک کلید مهم برای ورود به دنیای ارتباط محسوب
می شود
۸:از بین اشناها بهترین دوستانت را پیدا کن
با اشناها شروع کن.گاهی یکی از همین اشناها و دوست های دوستانت،بهترین و نزدیک ترین دوست خودت می شوند
۹:پذیرا باش
ادم ها را همانطور که هستند بپذیر و با انها دوست شو هرقدر بیشتر پذیرای افراد،عقاید ،دیدگاه ، موقعیتها و چیزهای جدید باشی، دایره ی اطرافیان و دوستانت بزرگ وبزرگتر می شود
۱۰:با یک سوال از ادمها تعریف کن
هر کدام از ما اگر چند تا ویژگی بارز و با حال نداشته باشیم حداقل یکی را داریم،همان یک ویژگی بارز را پیدا کنید و ان را طی یک تعریف از طرفتان به صورت سوال بپرسید مثلا: چه کت قشنگی،می تونم بپرسم از کجا تهیه کردی؟ تو هم کتابهای فلانی را می خونی؟من که عاشقش هستم
۱۱:اول خودت یک دوست خوب باش
فکر کن ببین دوست داری دوستت چه جوری باشه و چه کارهایی برات انجام بده، تو هم همون کارها رو برای دوستت بکن.
۱۲:پارسال دوست امسال اشنا نباش
ارتباطت با دوستانت را حفظ کن .تولدشان را تبریک بگو وبا انها قرار بیرون بگذار
۱۳:شبکه های مجازی را دست کم نگیر
با فضای مجازی اشتی کن.چه بخواهیم و چه نخواهیم شبکه اجتماعی فضای مناسبی برای مشارکت های اجتماعی و ایجاد رابطه با ادمها ایجاد می کند
۱۴:زود اطلاعات نده
بلافاصله بعد از دوستی با کسی تمام جزییات زندگی شخصی ات را به او نگو درست است که باید روراست و صادق باشی ولی این به معنای اینکه مسایل خصوصی زندگیت را روی دایره بریزی نیست،به این صورت طرف مقابلت نه تنها از تو خوشش نمی اید بلکه به رازداری و امانتداری تو هم شک میکند و اما در پایان سفارش مولای متقیان حضرت علی علیه السلام می فرمایند: انعطاف پذیر و انتقاد پذیر باشید انتقام جو ،عیب جو،و بهانه گیر نباشید با ارامش و احترام به حرف دیگران گوش کنید .حرف دیگران را قطع نکنید و امین و راز دار باشید
مریم مبین زاده یزدی
آکادمی بین المللی فراکوچ