این که بتوانیم مودبانه نه بگوییم، مهارت ارزشمندی است. به دلیل ارتباط نزدیک تکنولوژی با زندگی روزمره ما، امکان دسترسی سریع به افراد یک قانون نانوشته است. در این دوره، هنر نه گفتن می تواند یک ابرقدرت باشد.
همانطور که وارن بافت می گوید:
“تفاوت افراد موفق با افراد بسیار موفق این است که افراد بسیار موفق تقریباً به همه چیز” نه “می گویند.”
زندگی امروزی بسیاری از ما را خسته میکند. هر روزه تمام تلاش خود را می کنیم تا طبق برنامه ریزی مان پیش برویم و تا جایی که می توانیم کارهای متفاوتی را در برنامه روزانه مان به زور جا میدهیم. در واقع میتوان گفت ما به دنبال کمیت هستیم نه کیفیت!
از آنجایی که موجودات بسیار اجتماعی هستیم از ناراحت شدن دیگران می ترسیم، چه برسد به اینکه خودمان دلیل ناراحتی باشیم! دوست داریم بخشی از جامعه باشیم و با تصمیم گیری مشکل داریم. پس راح ترین راه را انتخاب میکنیم چون”بله” گفتن راحت تر است.
زمان ارزشمندترین و محدودترین منبع ماست. بازسازی نمی شود و نمی توان آن را بازیابی یا معکوس کرد. ما تنها می توانیم نحوه استفاده از زمان خود را کنترل کنیم. با این وجود بسیاری از ما همچنان کنترلی بر نحوه استفاده مان نداریم! کنترل و مدیریت زمان از مهم ترین عوامل در پیشرفت فردی است.
چکیده مطالب
چرا نه گفتن سخت است؟
اگر مهارت نه گفتن برای شما هم چالش برانگیز و سخت است ، باید بگویم شما تنها نیستید.
همانطور که دکتر ونسا کی بونز ، روانشناس اجتماعی ، می گوید: “بسیاری از مردم با خیلی چیزها موافقت میکنند – حتی کارهایی که ترجیح می دهند آنها را انجام ندهند – فقط چون میخواهند از ناراحتی ناشی از نه گفتن فرار کنند.
برای مثال ، مطالعات کوچکی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد ، نشان داد که وقتی از افراد چیزی را میخواهند ، بسیاری از مردم آن را میپذیرند و اعمال غیر اخلاقی، مانند دروغ مصلحتی را انجام میدهند. آن ها حاضرند این کار ها را حتی زمانی که احساس می کنند اشتباه هستند انجام دهند.
به عنوان موجودات اجتماعی که می خواهیم بخشی از جامعه باشیم ، ما می خواهیم روابط خود را حفظ کنیم. بنابراین ، دکتر امیلی آنهالت ، روانشناس بالینی، می گوید : “ما بله را واضح و بلند میگویین ، زیرا نمی خواهیم غیراجتماعی به نظر برسیم.”
دکتر نیکول واشنگتن ، روانپزشک نیز می گوید : “ما نمی خواهیم یک دوست خوب را ناامید کنیم یا احساسات کسی را جریحه دار کنیم.”
دلیل دیگری که بله میگوییم؟ گذشته ما.
به گفته آنهالت ، بسیاری از ما در حین رشد ، یاد نگرفته ایم از خودمان دفاع کنیم.
آنهالت نیز میگوید: “شاید به این دلیل بله میگووییم که واقعا میخواهیم کمک کنیم. اما شما فراموش می کنید که توانایی شما مانند چاهی بی پایان نیست. ”
واشنگتن می افزاید: در موارد دیگر – مانند یک موقعیت کاری – ممکن است نگران باشیم که نه گفتن توانایی های ما در انجام یک کار خاص زیر سوال ببرد. به بیان دیگر ، ما فکر می کنیم نه گفتن مساوی است با ناتوانی!
چرا نه گفتن برای آرامش و خوشحالی ما ضروری است؟
وقتی بتوانید بدون ترس یا احساس گناه “نه” بگویید ، آزاد هستید.
“بله” گفتن در آن لحظه احساس خوبی دارد. از تنش های اجتماعی و ناراحتی جلوگیری می کند. در ظاهر ، به نظر می رسد که یک راه حل سریع است. و دیگر لازم نیست با احساسات درونی خود مقابله کنید.
اما بعد شما میمانید و حوضتان! زیرا باید به قول خود عمل کنید.
جان استوارت میل از ارزش فردیت صحبت کرده است و اینکه چگونه باید درباره ارزش های زندگیمان تصمیم بگیریم و بعد بر اساس آن زندگی کنیم. با افزایش سن و کسب خودآگاهی ، می توانیم تصمیمات بهتری بگیریم.
“بله” گفتن شما را متعهد میسازد.
بله، بله گفتن شما را از کارهایی که می خواهید انجام دهید ، لذت هایی که به زندگی شما معنا می بخشد دور می کند. به همین دلیل افرادی که به دنبال ارضای خواسته های دیگران هستند احساس کمبود دارند.
باید بدانید که پذیرش تمامی درخواست ها عملا غیرممکن است. با پذیرش درخواست دیگران شما برنامه روزانه خود را با کارهای بی اهمیتی پر می کنید که هیچ ارزشی به زندگی شما نمی دهند. برخی از آنها حتی ممکن است فوری (اگرچه غیرمهم!) باشند که فقط به شما استرس میدهند.
با این رویکرد تاثیر و بهره وری شما پایین خواهد بود. حتی اگر نخواهید به آن اقرار کنید ، اما احتمالا زود عصبانی میشوید و اضطراب دارید.
تعهد و مسئولیت پذیری بیش از حد ممکن است به شهرت و اعتبار شما آسیب برساند. اگر افراد را ناامید کنید و شما را به عنوان فردی بدقول بشناسند ، دیگر کسی به شما اعتماد نمی کند.
واشنگتن می گوید نه گفتن یکی از بهترین اشکال خود-مراقبی است. او همچنین اشاره میکند که مهارت نه گفتن در موارد زیر نیز از ما حمایت می کند:
- خالی کردن زمانی در برنامه های ما برای استراحت و شارژ مجدد
- مشارکت در فعالیتهایی که در راستای اهداف فعلی ما هستند
- تعیین مرز و محدودین در روابطمان با عزیزان و همکاران
آنهالت می گوید : “در نهایت ، نه گفتن به ما قدرت اختیار بیشتری میدهد. به ما فرصت این را می دهد که زندگی کامل و معناداری با شرایط و اهدافمان بسازیم.”
به هر حال ، ما فقط می توانیم زمان خودمان را کنترل کنیم پس بیایید به خوبی از آن استفاده کنیم.
نه گفتن همیشه با رد کردن مساوی نیست!
علیرغم آنچه مغز ما ممکن است باور داشته باشد ، نه گفتن با رد کردن مساوی نیست. وقتی به سادگی و با صداقت از این مهارت استفاده کنیم، نه بیشتر از آن که به معنای رد کردن باشد در مورد وضعیت فعلی شما است. افراد متوجه میشوند که “نه” در واقع مربوط به شماست و شما آن ها را رد نمیکنید.
اگر شما فردی هستید که به ندرت “نه” می گوید ، ممکن است مردم از شنیدن چنین کلمه ای از شما در ابتدا شگفت زده شوند. نباید منصرف شوید! اگر بیشتر از آن استفاده کنید ، آنها به این واقعیت عادت می کنند.
در پایان باید بگوییم، اگر چه “بله” گفتن تنش های اجتماعی را کاهش میدهد و از احساس ناراحتی جلوگیری میکند، اما در نهایت مهارت نه گفتن در زمان شما صرفه جویی میکند. فراموش نکنید که زمان تنها منبع محدود و ارزشمند ماست. بله گفتن در وافع مانند عادت مخربی است که از همین امروز باید آن را ترک کنید.