سؤالی که ذهن بسیاری از افراد را در دنیای کنونی به خود مشغول کرده این است که «کوچینگ چیست؟». با توجه به میل روزافزون مردم به تغییر شیوه زندگی و علاقه به پیشرفت و رشد فردی در آنها، نقش کوچینگ هر روزه پررنگتر از قبل میشود. طبق تعاریف، کوچینگ یک رویکرد مدرن برای توسعه عملکرد شخصی و شغلی است که اثربخشی آن در دهههای اخیر در تمام ابعاد زندگی افراد مشهود است. اگرچه اکثر ما با نام کوچینگ از حوزه ورزش آشنا شدهایم؛ اما ایده آموزش آن برای بهبود و افزایش عملکرد است. کوچینگ میتواند در هر حوزهای حضور داشته باشد: بیزینس، شغل، خانواده و زندگی. برای آشنایی بیشتر با کوچینگ در ادامه مقاله با ما همراه باشید تا بتوانید با کوچینگ واقعی بیشتر آشنا شوید.
چکیده مطالب
آیا شما هم نمیدانید کوچینگ چیست؟

در بسیاری از موقعیتهای زندگی به نقطهای میرسیم که نمیدانیم چطور شرایط را پیش ببریم، راهحلی برای آن مسئله نمییابیم، یا نمیدانیم کدام راهحل را انتخاب کنیم، سردرگم هستیم و نمیتوانیم مسیرهای مختلفی که پیش رویمان باز شده را بهدرستی انتخاب کنیم؛ در چنین شرایطی است که میتوانیم خیلی راحت و بدون هیچ سردرگمی با کوچ خود یک جلسه کوچینگ برگزار کرده و از پس آن برآییم. سپس او شروع به دیدن مسائل و رویدادها از منظری دیگر میکند. بین جلسات با کوچ ایدههای خود را عملی میکنیم، با همراهی کامل او تجربه دستیابی به اهداف را کسب میکنیم، تصمیمات جدید میگیریم. با گذشت زمان، این یک عادت میشود که بیشازپیش به پتانسیل واقعی درون خود فکر و عمل کنیم، پتانسیلی که ذهن ما تاکنون نسبت به آن آگاهی نداشت.
طبق تعریف ICF، کوچینگ یک فرآیند مشارکتی تأملبرانگیز و خلاقانه است که به افراد انگیزه میدهد تا تواناییهای شخصی و شغلی خود را به حداکثر برسانند.
تفاوت کوچینگ با سایر رشتههای پشتیبان
فرایند کوچینگ بهگونهای است که برای هر شخص روند منحصربهفردی دارد. مدرسان، منتورها و مشاوران همه نقش فعال را بر عهده دارند و اطلاعات، تجربه و خرد خود را به اشتراک میگذارند. در کوچینگ اما اتفاقات متفاوت است. در اینجا از دیدگاه کوچینگ کسی که اطلاعات، تجربه و خرد را در اختیار دارد، خود فرد است. کوچ طرز تفکر کوچینگ محور داشته و میداند «کوچینگ چیست؟» و «چه میکند». کوچ نقش سادهای بهعنوان یک تسهیلکننده دارد تا با پتانسیلهای بالقوه موجود برای بهبود عملکرد وارد عمل میشود. همهچیز توسط خود مراجع و در حضورش اتفاق میافتد، اما نه با راهکارها و منابع کوچ. کوچ در طی فرایند راهکار نمیدهد؛ زیرا مراجع است که منبعی از راهکارهاست و ممکن است حتی خودش هم این را نداند.
فرایند کوچینگ تحت قوانینی اداره میشود که کوچ و کوچی را ترغیب میکند هر کاری که میتوانند انجام دهند تا آنچه میخواهند شود. کوچ نیاز به مهارتهای مهم و ظریفی است و بهطور کامل میداند فرایند کوچینگ چیست. او هوشیار عمل میکند تا کوچینگ در یک محیط صمیمی و ایمن و عاری از دخالت و پرخاشگری اتفاق بیفتد، جایی که مراجع بتواند
- متمرکز شود؛
- تحلیل و بررسی کند؛
- به زوایای جدیدی نگاه کند؛
- روشهای جدیدی را برای عمل کشف کند؛
- آزمایش کند؛
- تصمیم بگیرد؛
- برنامهریزی کند.
- هدفگذاری کند و برای رسیدن به آنها وارد عمل شده و دست به اقدامات لازم بزند.
کوچ با حضور بهموقع خود در لحظات متفاوت ازجمله گفتگو و سکوت بجا، با مراجع یکی میشود. او را میشنود، درک میکند در مواقع حساس و برای ورود به بخشهای خصوصی او اجازه میگیرد. پس از به وجود آوردن جوی صمیمانه و امن، حالا نوبت این است که آرزوها به چالش تبدیل شوند، سؤالات هوشمندانه و قدرتمند پرسیده شود و مراجع را به نور آگاهی برساند؛ درنتیجه این آگاهی، مراجع پاسخ خود را دریافت کند و درنهایت هم چشیدن لذت تحققی که برای کوچ و کوچی مشترک است.
کوچینگ در مورد بیزینسها و سازمانها نیز به همین صورت عمل میکند. مدیران و رهبران بیشترین قدرت را دارند که بر روند امور کسبوکار خود تأثیر بگذارند. تصمیمات آنها نهتنها برای سایر اعضای سازمان بلکه برای آینده کل شرکت نیز بازتاب دارد. خیلی از شما خیلی دوست دارید به این سطح برسید. بسیاری از شما در حال حاضر آنجا هستید و فهمیدید که بیشتر اوقات تیم مدیریت، منابع و تواناییهای کمی برای رسیدن به اهداف خود دارد. کوچینگ پدیدهای از مدیریت مدرن است که در بازارهای محلی و حتی در شرکتهای چندملیتی اتفاق میافتد.
حوزههای فعالیت کوچینگ
اگرچه تعریف «کوچینگ چیست؟» بیشمار است، اما سادهترین تعریف برای درک کوچینگ و حوزههای فعالیت آن، این است:
«فرایندی که میزان نیاز عملکرد افراد برای رسیدن به اهداف را مشخص میکند.»

روابط کوچینگ غالباً بهطور غیرمنتظره نتایج خوبی را برای ذینفعان در هر حوزهای به همراه دارد. ازجمله:
- کوچینگ روابط
- کوچینگ خانواده
- کوچینگ کسبوکار
- کوچینگ شغلی
- کوچینگ والدین
- کوچینگ آموزش
- کوچینگ زندگی
- کوچینگ سلامت و بهزیستی
- کوچینگ انگیزشی
- کوچینگ موفقیت
- کوچینگ توسعه فردی
- کوچینگ کارآفرینی
- کوچینگ رهبری
- کوچینگ اجرایی
- کوچینگ بازاریابی و فروش
- کوچینگ سیستمی
کیفیت جلسات کوچینگ به چه صورتی است؟
تمرکز جلسات کوچینگ بر وضعیت فعلی (جایی که اکنون هستید) و وضعیت مطلوب و نحوه انتقال فرد از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب است. تا به اینجا متوجه شدهاید که «کوچینگ چیست؟». بهطورکلی، کوچینگ ایجاد یک همکاری نزدیک بین کوچ و کوچی برای کشف، دستیابی و توسعه این پتانسیلها برای اقدام به عملکرد حرفهای و رضایت شخصی است. با کمک کوچ، روند تغییر درونی، انتقال از یک رویکرد به روش دیگر آغاز میشود. جلسات معمولاً هفتهای یک یا دو بار برگزار میشود. کوچ در این جلسات تحت هیچ شرایطی راهکار ارائه نمیدهد. او معتقد است که هر فرد خود دنیایی از راهکار مختص زندگی خود است.
کوچ کیست و چه کاری انجام میدهد؟
اگرچه، آموزشهای کوچینگ فعلی، سیاستی مبتنی بر مهارتها هستند و زمان زیادی را به تئوری اختصاص نمیدهند؛ اما کوچهایی هم هستند که میخواهند رویکرد نظری را با چارچوبی برای تمرین و کسب مهارت بیشتر فراهم کنند. برای درک بهتر «کوچینگ چیست؟» شناسایی کوچ از عواملی مهمی است که باید به آن توجه کرد. یک کوچ حرفهای اول خودش را میشناسد. او از برنامههای توسعه فردی تجربه غنی دارد. اکثر کوچها شغل خود را در حین کار با مراجعان یاد گرفتهاند، دورههایی را گذراندهاند و احتمالاً بسیاری از مراحل کسب علم کوچینگ را نیز پشت سر گذاشتهاند. کوچ توانایی پرسش سؤالات قدرتمند و تمرکز بحث بر روی هدف پیشنهادی مراجع را دارد.
علاوه بر این که یک کوچ حرفهای و بهاصطلاح کار درست، میتواند کیفیت زندگی شخصی و کاری افراد را بهبود بخشد؛ همچنین به ایجاد فرهنگ حمایت از افراد و سازمانها کمک میکند. بهطورکلی یک کوچ تأثیرگذار باید این ویژگیها را دارا باشد تا بتواند بهترین نتیجه را در جلسات برای مراجع رقم زند:
- مثبت اندیشی پیشه کند. او قرار نیست اشتباهات دیگران را تصحیح کند یا کسی را مقصر بداند و قصور و کوتاهی کسی را بیابد. او تنها درصدد کسب اهدافی است که بیشترین بهرهوری را با بهکارگیری بالاترین سطح عملکرد مراجع دارد.
- به موضوع مراجع و همچنین خود مراجع علاقهمند باشد. در هر شرایط و مرحله از کوچینگ سعی میکند انرژی لازم را بکار ببرد. بهترین زمان خود را انتخاب میکند تا بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد.
- روحیه حمایتگری داشته باشد. حمایتگری نه اینکه فقط از کلمات انگیزشی و تحسینبرانگیز استفاده کند؛ بلکه با استفاده از ابزارهای لازم کوچینگ، صرف زمان کافی، آموزش و پاسخ به سؤالات مراجع او را در تمامی مراحل کوچینگ حمایت کند.
- با مراجع صادق است و به او اعتماد دارند. ما همه انسان هستیم و جایزالخطا. هیچ انسانی وجود ندارد که بگوید هرگز خطایی از من سر نزده است. با این طرز تفکر، از هر فرد بهاندازه استانداردهای ساختاریاش توقع میرود. از او بیشازحد توانش کارایی و بهرهوری نمیخواهد و این باعث میشود پابهپای مراجع مشکلات رفتاری و تعارضات و ناکارآمدیهای موجود را مدیریت کرده و بر آنها فائق آیند.
- بر روی مسئله و هدف مراجع متمرکز باشد. در جلسه کوچینگ، برقراری ارتباط مؤثر بسیار حائز اهمیت است. بعد از برقراری ارتباطی صمیمی و دوستانه ممکن است گاهی بحث و گفتگو کوچ و کوچی را از مسیر اصلی صورتجلسه منحرف کند و وارد بحثهای نامرتبط با هدف شوند. اینجاست که کوچ نشان میدهد که بهدرستی درک کرده که کوچینگ چیست و میتواند بر روی اهداف و مسائل متمرکز بماند و اقدامات را مدیریت کند. کوچ باید اهداف را مشخص کند و به عبارتی هدف-محور باشد. هدفگذاری اسمارت را به کار برد تا بهترین هدف ممکن را انتخاب کرده و برای تحقق آن با حفظ صمیمیت، به راههای احتمالی پیش رو بپردازند.
- کوچ حرفهای، مشاهدهگر خوبی است. آیا کوچ میداند اهمیت مشاهدهگری در کوچینگ چیست؟ اگز بداند، حتماً از آن غافل نخواهد شد. این یعنی با چیزی فراتر از چشم و گوش ببیند و بشنود. گاهی ممکن است مراجع به چیزی اشاره نکند ولی کوچ مشاهدهگر آن را بهدرستی و بهجا میبیند و درک میکند.
- کوچ برای مراجع خود احترام قائل شود. بدون توجه به نژاد، سطوح مختلف فرهنگی و اخلاقی، مذهب و جنسیت، همه با هم برابرند. پس این را در نظر میگیرد و به حقوق همه افراد احترام میگذارد. اگر بخواهد وارد مسائل خصوصی مراجع شود از او اجازه میگیرد. برای ارائه بازخورد از او کسب اجازه میکند. اینها برای احترام به حریم خصوصی مراجع است.
- صبور باشد. صبوری تنها نوعی فضیلت به شمار نمیرود؛ بلکه یک مهارت برای بقا در زندگی است. کوچ سعی میکند افراد اطراف خود را احمق فرض نکند و تصورش این نیست که آنها قصد دارند او را عصبانی کنند. آنها فقط سرشان شلوغ است و کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. پس با شکیبایی به مرتب کردن کلاف سردرگم زندگی آنها پرداخته و با کمک و همت خودشان، به آن نظم میدهد.
- مبهم سخن نمیگوید و کارهایش مشخص و واضح است. گاهی ممکن است عدم برقراری ارتباط مؤثر بین کوچ و کوچی خود یکی از دلایلی باشد که کوچ بهطور واضح بازخورد نمیدهد یا خواسته خود را بهطور مشخص عنوان نمیکند و همین موجب سوءتفاهم یا برداشت غلط شود.
- کوچ حرفهای سعی میکند قاطع باشد. او میداند که دقیقاً «کوچینگ چیست؟» و بر این موضوع اشراف کامل دارد که چه اقدامی باید توسط مراجع انجام شود و چه کاری در حیطه مسئولیت و وظیفه کوچ نیست و این را بهطور کاملاً قاطع در رفتار خود نمایان میکند. حتماً مراجع را از روند جلسه و چگونگی انجام اقدامات و میزان تعهد او آگاه میکند. قاطعیت یعنی حضوری قدرتمند و مقتدرانه در کنار مراجع که با اطمینان و پشتکار خود را نشان میدهد.