قضاوت در فرهنگ لغت
قضاوت در فرهنگ فارسی معین به دو معنی حکم کردن و داوری است و فرهنگ و بستر قضاوت فرایند شکل دادن به یک ایده یا تشخیص و مقایسه کردن است.
این جمله یعنی اینکه من به یک ایده در ارتباط با یک سوژه شکل میدهم تا بتوانم آن را از سایر ایده ها متمایز کنم و سپس آن را ارزیابی کنم.
قضاوت کردن درباره دیگران
اما قضاوت کردن یعنی پیش داوری کردن در مورد دیگران چرا قضاوت میکنیم؟ ما به دو دلیل قضاوت میکنیم اولین دلیل عزت نفس پایین است یعنی برای خودمون ارزش و احترامی قائل نیستیم و یا بهتر میتوان گفت که ما آن چیزی که هستیم را دوست نداریم و دومین دلیل این است که ما خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم چرا چنین کاری میکنیم ؟
شاید احساس بهتری نسبت به خودمان پیدا میکنیم و فکر میکنیم زندگی ما از بقیه بهتر است . ولی با این حال این احساس خیلی زودگذر است. تصور کنید اگر تمام انرژی که برای قضاوت در مورد دیگران میگذاریم رو به خودمون برگردونیم و این انرژی را صرف دوست داشتن خودمان میکردیم چه نتایج مفیدی برامون رقم میخورد. وقتی من قضاوت می کنم یعنی من تو را بر اساس مدل ذهنی خودم جدا می کنم و سپس تو را ارزیابی می کنم. ارزیابی من الزاماً ممکن است اشتباه نباشد ولی من بی طرف نبوده ام. من سلیقه خودم را برتر از واقعیت در نظر گرفته ام.
نقطه مقابل قضاوت بی طرفی و مشاهده گر بودن است.
وقتی من مشاهده می کنم یعنی فرد بی طرفی هستم که به تو کمک میکنم تا خودت را از بیرون ببینی. رفتاری که از تو می بینم را به تو بازخورد میدهم و سپس نتیجهی آن رفتار را به تو نشان میدهم.
کوچینگ و قضاوت
در کوچینگ قرار نیست که من مدل ذهنی خودم را به تو تزریق کنم. کوچینگ یک گفتگو است. گفتگویی که در آن مراجع حق دارد در آن احساس برابری کند، اما کوچ حق ندارد بگوید: حق با من است.
این جهان پر از مردمی است که نیاز دارند کسی درکشان کند اگر برای شنیدن سرگذشتشان وقت بگذارید درکشان می کنید و دیگر از آنها انتقاد نمی کنید.
اجازه بدهید یک رازی به شما بگویم ۹۹.۹ درصد مردم آدم های بدی نیستند. ممکن است تصمیمات نادرست بگیرند اما قلبهای پاکی دارند. بیشتر مردم میخواهند کار درست را انجام دهند اگر شما آنها را تنها از منظر عشق بینید. می توانید یکی از افرادی باشید که به آنها کمک می کنند بالا بیایند و به کامیابی برسند.یکی از اصول کوچینگ ایجاد رابطه مشترکه، به این معنی که کوچینگ متکی بر ارتباط عمیق و با اعتماد متقابل بین کوچ و مراجع است که شکل میگیره. در واقع تا اعتمادوصمیمیت ایجاد نشه فرآیند کوچینگ شروع نمیشه. خب به نظرتون کوچی که قضاوت میکنه، قابل اعتماده؟ قطعا نه. پس کوچ برای اینکه بتونه با مراجع خودش ارتباط برقرار کنه نیاز داره اعتماد ایجاد کنه، برای اینکار باید به عنوان فردی بی طرف در جلسه حضور داشته باشه. در جلسه کوچینگ قرار نیست کوچ مدل ذهنی خودش رو به مراجع تزریق کنه. چون میدانیم که کوچینگ یه گفتگوییه که در اون مراجع حق داره احساس برابری کنه اما کوچ حق نداره بگه حق با منه
چرا نباید در جلسات کوچینگ قضاوت کنیم؟
در کوچینگ، ما زمانی شاهد نتایج مطلوب خواهیم بود که خود مراجع بتواند به مرحله ای برسد که بخواهد تغییر کند. تغییر اولیه زمانی اتفاق میافتد که مراجع به شما به عنوان کوچ اعتماد میکند و شروع به صحبت میکند، اما هر گونه اشتباهی در فرایند گفتگو می تواند تمام اعتماد مراجع را به راحتی خدشه دار کند. یکی از این اشتباهات این است که بخواهیم حس خود را از گفته های مراجع به او انتقال دهیم که کار ساده ای نیست. مراجع ما ممکن است خودش، صدایش یا کلماتش ما را به یاد کسی بیاندازد که از او متنفریم یا حتی بر عکس ما را به یاد کسی بیندازد که به شدت او را دوست داریم و یا حتی ممکن است دلمان بسوزد و به سرعت بخواهیم به شکل مثبت یا منفی مراجعمان را قضاوت کنیم.
کافی است که چنین اتفاقی بیفتد و مراجع حس کند که مورد سرزنش قرار گرفته، یا بر فرض حس کند آدم زورگو یا بدجنسی است و همین حس کافی است که موضع دفاعی بگیرد و به ادامه روند کوچینگ علاقه ای نشان ندهد. چون شما را همانند کسی ندیده که او را باور دارید و می خواهید با تمام وجود به او کمک کنید. به طور کلی اگر قضاوت شما حس منفی به او بدهد، مراجع را به موضع دفاعی می برد و اگر قضاوت شما مثبت تر از واقعیت باشد او را به دنیای واهی می برد و آگاهی لازم برای او ایجاد نمیشود
چه کنیم که قضاوت نکنیم؟
معمولاً قضاوت نکردن کار ساده ای نیست و ما به صورت روزمره عادت کرده ایم آدم ها را بر اساس قالب ذهنی خود ارزیابی کنیم و به آنها نمره نیز بدهیم. یک کوچ حتی اگر در کلامش نیز قضاوت را به زبان نیاورد مراجع به راحتی حس او را دریافت میکند. پس خیلی موضوع مهمی است و البته با مهارت بعد از مدت زمانی به دست میآید.
بنابراین راهی که می توان برای خلاصی از قضاوت در پیش گرفت این است که در زندگی روزمره نیز تمرکز خود را بر گفته های اطرافیان و دوستان و خانواده تان بگذارید و آنها را مشاهده کنید. رفتارها و نتایج رفتارشان را مشاهده کنید و سپس این راهکار را به جلساتتان وارد کنید. به رفتار آدم ها دقت کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا تمرکز ذهنی خود را بالا ببرید
فواید افزایش تمرکز
تمرکز کردن به شما کمک میکند که آگاهی درونی خود را افزایش دهید و به خوبی تشخیص دهید که چه چیزی را واقعا میخواهید و چه احساسی دارید. با بالا بردن تمرکز و آگاهی درونی، میتوانید از افکار منفی و خود سرزنشگر رها شوید و به افزایش اعتماد به نفس خود کمک کنید. در حقیقت شما با خودتان بیشتر آشنا میشوید و بیشتر از قبل زندگی خودتان را خواهید کرد وتمرکز باعث افزایش قدرت قوه خلاقیت شما میشود و به تعامل شما با مراجع کمک می کند. چرا که میتوانید با توجه کافی بر روی مسائل کار کنید و ایده های جدیدی را عملی کنید.
ویدا پایافر
دانشپذیر گروه ۴۳
آکادمی بین المللی فراکوچ