word |
توضیحات |
کلمه |
Celebrate/ˈsɛlɪbreɪt/ |
یادآوری موفقیتهای مراجع و تبریک به او با تمرکز بر تواناییهایش |
(تجلیل) تبریک و قدردانی |
Certification /səːtɪfɪˈkeɪʃ(ə)n/ |
مدرکی که پس از گذراندن ساعات مشخص آموزش و قبولی در امتحان پایان دوره، به دانشپذیران یک موسسهی معتبر آموزش کوچینگ ارائه میشود. |
گواهینامه |
challenge/ˈtʃalɪn(d)ʒ/ |
رقابت کردن. |
چالش |
choiceˈ/tʃɔɪs/ |
برگزیدن از میان دو یا چند گزینه |
انتخاب |
Circle back |
در جلسات کوچینگ، بر روی اولویتهای مراجع کار میشود و به او این اطمینان داده میشود که سایر موضوعات در زمانی دیگر بررسی خواهد شد. |
به تعویق انداختن |
Circumstance /ˈsəːkəmst(ə)ns / |
موقعیت و شرایط زمانی، مکانی و رفتاری که یک حقیقت یا رویداد را تحت تاثیر قرار میدهد |
شرایط، موقعیت |
Client /ˈklʌɪənt/ |
۱٫فرد یا گروهی که به کوچ یا منتور مراجعه میکنند. ۲٫ کوچی که خودش توسط کسی نظارت می شود. |
مراجع |
Client-centered |
رویکردی در مشاوره که محوریت با مراجع است و با خواسته او پیش میرود |
مراجع محور |
Coach supervisor |
فردی که روی توسعه پتانسیل ها و ظرفیت های یک کوچ تمرکز دارد و به او این فضای امن را میدهد تا موفقیت ها و شکست هایش را بیان کند و با کمک او میتواند آنها را اصلاح کند. |
ناظر کوچ |
Coaching model |
فرآیندی است که کوچ به کمک آن جلسهی کوچینگ را پایهریزی میکند. |
مدل کوچینگ |
Coaching process |
فرآیندی که در آن رابطه ای مبتنی بر مشارکت اتفاق می افتد که خروجی آن برانگیخته شدن فکر و خلاقیت مراجع است |
فرآیند کوچینگ |
Coaching relationship |
رابطه ای دو سویه بین مراجع و کوچ مبتنی بر دستاورد در زمینه های مختلف(کاری،خانوادگی،زندگی،تجاری و…) که منجر به این خواهد شد که مراجع در مسیر درست و موفقیت آمیزی قرار بگیرد و راهکارهای موفقیت آمیزی را خودش طراحی میکند |
رابطه کوچینگی |
Coaching style |
شیوهی شخصی یک کوچ در پیشبرد جلسه. سبک یک کوچ متاثر از شخصیت او، تجربیات و دانش او در زمینههای مختلف (روانشنلسی، فلسفه، مدیریت و…) است. |
سبک کوچینگ |
Co-creating |
کمک به مراجع برای خلق چیزی در فرآیند کوچینگ بصورت مشترک |
خلق مشترک |
code/kəʊd/ |
مجموعهای از هنجارهای مورد تاییدICF که به در اختیار کوچها قرار گرفته و آنها باید بکوشند بر اساس آن تصمیمگیری و سپس رفتار کنند |
کدهای اخلاقی ICF |
Cognition /ˌkägˈniSHən/ |
افکار، دانستهها ، تعابیر، تفاسیر، دریافتها و اندیشههای یک فرد. |
شناخت |
cognitive /ˈkägnətiv/ |
هر چیزی مربوط افکار، دانستهها ، تعابیر، تفاسیر، دریافتها و اندیشههای یک فرد. |
شناختی |
Compatibility /ˈkɒmpɪt(ə)ns/ |
توانایی یک فرد در تطبیق با موقعیتهای اجتماعی خاص برای تعامل با محیط و پاسخ به نیازهای خود. |
سازگاری |
Competency /ˈkɒmpɪt(ə)ns/ |
یازده ویژگی تعیین شده برای کوچها که در نهایت اساس ارزیابی و اعتبارسنجی مدرک ICF هستند. |
صلاحیت |
Concentration /känsənˈtrāSHən/ |
متوجه ساختن و ثابت نگه داشتن فکر بر مجموعهای از اندیشهها. |
تمرکز |
Confidentially /ˌkɒnfɪˈdɛnʃ(ə)li/ |
محافظت از هرگونه اطلاعاتی که در رابطه کوچینگ اتفاق میوفتد مگر اینکه دستور انتشار آن صادر شود |
محرمانگی |
Conflict /ˈkɒnflɪkt/ |
اختلاف و ناسازگاری |
تعارض – تضاد |
Conflict management |
فرآیندی که در آن جنبههای منفی یک موضوع حین تقویت جنبههای مثبت آن محدود شده و به حداقل میرسد. |
مدیریت تعارض |
Conflict of interest |
تعارض بین منافع و علایق دو مراجع یا بین کوچ و یک مراجع – که در مورد اول کوچ بایستی جلسات را با یکنفر از مراجعین ادامه دهد |
تضاد منافع و علایق |
Conscious /ˈkɒnʃəs/ |
|
خودآگاه |
Consulting /kənˈsʌltɪŋ/ |
فرآیندی مبتنی بر اطلاعات و تخصص برای کمک به فرد در زمینه ای خاص |
مشاوره |
Contextual /kənˈtɛkstʃʊəl/ |
مربوط به زمینه و فضای جلسه |
زمینه ای |
Core values |
تعدادی از ارزشهای شخص که در تمام زمانها و موقعیتها ثابت باقی میماند. |
ارزش های بنیادین |
Critical /ˈkrɪtɪk(ə)l |
|
مهم. ضروری |
Cross functional |
در کوچینگ، به طور خاص به گروهی از افراد گفتنه میشود که تخصصهای مختلف دارند و برای رسیدن یک هدف تلاش میکنند. |
چندمنظوره |
Cultivate /ˈkəltəˌvāt/ |
یک کوچ باید همواره برای ترویج فرهنگ کوچینگ در جامعه و معرفی صحیح کار خود بکوشد. |
ترویج، فرهنگسازی |
Cultural /ˈkʌltʃ(ə)r(ə)l |
|
فرهنگی |
Curios /ˈkjʊərɪəs/ |
|
کنجکاو |
curiosity/ˈkɒnʃəs/ |
جستوجوی دقیق. این خصوصیت به کوچ کمک میکند تا بتواند مسئلهی مراجع را در تمامی ابعاد بررسی کند. |
کنجکاوی |