این لغت‌نامه تخصصی کوچینگ به مرور تکمیل می‌شود و نتیجه فعالیت گروه پژوهشی موسسه فراکوچ می‌باشد، که خانم منصوره یوسفی، سیما سلطانی، هدیه خادم، تارا یاراحمدی و یاسمین شجاعی به عنوان اعضاء و استاد یاسر متحدین و خانم دکتر لیلا عزیزی به عنوان ناظر گروه در این گروه مشغول فعالیت هستند.

A

word توضیحات کلمه
Accomplish /əˈkämpliSH/ رسیدن به نتایج مطلوب از انجام یک کار. ممکن است رسیدن به اهداف مادی باشد. دستیابی
Accountability /əˌkoun(t)əˈbilədē/ یکی از مهارت­های فردی به معنای تعهد در انجام یک کار و پذیرش نتایج آن مسئولیت­پذیری
achieve /əˈCHēv/ رسیدن به نتایج مطلوب از انجام یک کار. رسیدن به یک هدف دستیابی
acknowledge /əkˈnäləj/ تائید
action /ˈakSH(ə)n/ عمل، اقدام
Action /ˈakSHən/ رفتاری که فرد آگاهانه انجام می­دهد. کنش
Active listening سطحی از گوش دادن همراه با درک معنای سخن طرف مقابل. گوش دادن فعال
adapt /əˈdapt/ تغییر ایده یا رفتار خود پس از تغییر شرایط اطراف انطباق
Addiction /əˈdikSHən/ هر نوع درگیر شدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش برای ذهن ما خوشایند بوده و هر بار تجربه آن محرک، رغبت درونی ما را به تکرار آن تجربه بیشتر کند. اعتیاد
Advantage /ədˈvantij/ عامل برتری کسی یا چیزی بر هم­نوعان خود مزیت
Agreement/ /əˈɡrēmənt/ توافق
Alliance / əˈlīəns/ ارتباط بین گروهی از افراد که برای رسیدن به هدفی مشخص باهم همکاری می­کنند. این پیمان می­تواند مکتوب باشد. اتحاد
Ambition /amˈbiSHən/ در سر پروراندن هدفی که در حال حاضز شزایط برآوردن آن وجود ندارد. جاه طلبی یکی از ویژگی­های یک مدیر است. جاه طلبی
analogy /əˈnaləjē/ بررسی شباهت­ها و تفاوت­های کمی و کیفی دو یا چند چیز. قیاس
Anxiety /aNGˈzī-itē/ درک خطری که غیر واقعی و غیرفوری است. اضطراب
Assessment /əˈsesmənt/ فرآیند تشخیص هدف و موقعیت کنونی کراجع توسط کوچ. ممکن است در این ارزیابی، منابع، استعدادها و باورهای مراجع را تشخیص داده شود. ارزیابی
Assistance/ əˈsistəns/ مساعدت
attachment /əˈtaCHmənt/ در روانشناسی: گرایش کودک به برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با برخی از افراد و احساس امنیت بیشتر در حضور آن­ها. دلبستگی
Authority əˈTHôrədē// آزادی انسان در انجام یا ترک یک کار اختیار
autonomy /ˈakSH(ə)n/ توانایی تصمیم­گیری بدون تکیه بر دیگران خودمختاری، اختیار
awareness /əˈɡrēmənt/ حالت هشیار. درک و کسب معرفت از چیزی آگاهی

B

word توضیحات کلمه
Barrier /ˈberēər/ عواملی که سبب بازکاندگی شخص از انجام یک کار می­شود. مانع
behavior /bəˈhāvyər/ واکنشی در برابر یک عمل یا کنش بیرونی رفتار
believe /bəˈlēv/ در اصطلاح روانشناسی، فیلترهای ذهنی که فرد به وسیله­ی آن­ها تشخیص می­دهد چیزی درست یا غلط است. باور
Benchmark /ˈbenCHˌmärk/ مقایسه­ی چند چیز براساس یک معیار مشخص محک
Best practice روند حرفه‌ای یا تجاری است که درمیان دیگر روندها، به عنوان بهترین و پربازده‌ترین روند برگزیده شده است. الگو، بهروش
Bottleneck

/ˈ/bätlˌnek

در کوچینگ و تجارت به موقعیتی گفته می­شود که بازدهی را محدود می­کند. ؟؟ تنگنا
Buck the trend انجام کاری بر خلاف روش­های معمول خلاف جریان

C

word توضیحات کلمه
Celebrate/ˈsɛlɪbreɪt/ یادآوری موفقیت­های مراجع و تبریک به او با تمرکز بر توانایی­هایش  (تجلیل) تبریک و قدردانی
Certification /səːtɪfɪˈkeɪʃ(ə)n/ مدرکی که پس از گذراندن ساعات مشخص آموزش و قبولی در امتحان پایان دوره، به دانش­پذیران یک موسسه­ی معتبر آموزش کوچینگ ارائه می­شود.  گواهینامه
challenge/ˈtʃalɪn(d)ʒ/ رقابت کردن. چالش
choiceˈ/tʃɔɪs/ برگزیدن از میان دو یا چند گزینه انتخاب
Circle back در جلسات کوچینگ، بر روی اولویت­های مراجع کار می­شود و به او این اطمینان داده می­شود که سایر موضوعات در زمانی دیگر بررسی خواهد شد. به تعویق انداختن
Circumstance /ˈsəːkəmst(ə)ns / موقعیت و شرایط زمانی، مکانی و رفتاری که یک حقیقت یا رویداد را تحت تاثیر قرار میدهد شرایط، موقعیت
Client /ˈklʌɪənt/ ۱٫فرد یا گروهی که به کوچ یا منتور مراجعه می­کنند. ۲٫ کوچی که خودش توسط کسی نظارت می شود. مراجع
Client-centered رویکردی در مشاوره که محوریت با مراجع است و با خواسته او پیش میرود مراجع محور
Coach supervisor فردی که روی توسعه پتانسیل ها و ظرفیت های یک کوچ تمرکز دارد و به او این فضای امن را میدهد تا موفقیت ها و شکست هایش را بیان کند و با کمک او میتواند آنها را اصلاح کند. ناظر کوچ
Coaching model فرآیندی است که کوچ به کمک آن جلسه­ی کوچینگ را پایه­ریزی می­کند. مدل کوچینگ
Coaching process فرآیندی که در آن رابطه ای مبتنی بر مشارکت اتفاق می افتد که خروجی آن برانگیخته شدن فکر و خلاقیت مراجع است فرآیند کوچینگ
Coaching relationship رابطه ای دو سویه بین مراجع و کوچ مبتنی بر دستاورد در زمینه های مختلف(کاری،خانوادگی،زندگی،تجاری و…) که منجر به این خواهد شد که مراجع در مسیر درست و موفقیت آمیزی قرار بگیرد و راهکارهای موفقیت آمیزی را خودش طراحی میکند رابطه کوچینگی
Coaching style شیوه­ی شخصی یک کوچ در پیشبرد جلسه. سبک یک کوچ متاثر از شخصیت او، تجربیات و دانش او در زمینه­های مختلف (روانشنلسی، فلسفه، مدیریت و…) است. سبک کوچینگ
Co-creating کمک به مراجع برای خلق چیزی در فرآیند کوچینگ بصورت مشترک خلق مشترک
code/kəʊd/ مجموعه­ای از هنجارهای مورد تاییدICF که به در اختیار کوچ­ها قرار گرفته و آن­ها باید بکوشند بر اساس آن تصمیم­گیری و سپس رفتار کنند کدهای اخلاقی  ICF
Cognition /ˌkägˈniSHən/ افکار، دانسته­ها ، تعابیر، تفاسیر، دریافت­ها و اندیشه­های یک فرد. شناخت
cognitive /ˈkägnətiv/ هر چیزی مربوط افکار، دانسته­ها ، تعابیر، تفاسیر، دریافت­ها و اندیشه­های یک فرد. شناختی
Compatibility /ˈkɒmpɪt(ə)ns/ توانایی یک فرد در تطبیق با موقعیت­های اجتماعی خاص برای تعامل با محیط و پاسخ به نیازهای خود. سازگاری
Competency /ˈkɒmpɪt(ə)ns/ یازده ویژگی تعیین شده برای کوچ­ها که در نهایت اساس ارزیابی و اعتبارسنجی مدرک ICF هستند. صلاحیت
Concentration /känsənˈtrāSHən/ متوجه ساختن و ثابت نگه داشتن فکر بر مجموعه­ای از اندیشه­ها. تمرکز
Confidentially /ˌkɒnfɪˈdɛnʃ(ə)li/ محافظت از هرگونه اطلاعاتی که در رابطه کوچینگ اتفاق میوفتد مگر اینکه دستور انتشار آن صادر شود محرمانگی
Conflict /ˈkɒnflɪkt/ اختلاف و ناسازگاری تعارض – تضاد
Conflict management فرآیندی که در آن جنبه­های منفی یک موضوع حین تقویت جنبه­های مثبت آن محدود شده و به حداقل می­رسد. مدیریت تعارض
Conflict of interest تعارض بین منافع و علایق دو مراجع یا بین کوچ و یک مراجع – که در مورد اول کوچ بایستی جلسات را با یکنفر از مراجعین ادامه دهد تضاد منافع و علایق
Conscious /ˈkɒnʃəs/ خودآگاه
Consulting /kənˈsʌltɪŋ/ فرآیندی مبتنی بر اطلاعات و تخصص برای کمک به فرد در زمینه ای خاص مشاوره
Contextual /kənˈtɛkstʃʊəl/ مربوط به زمینه و فضای جلسه زمینه ای
Core values تعدادی از ارزش­های شخص که در تمام زمان­ها و موقعیت­ها ثابت باقی می­ماند. ارزش های بنیادین
Critical /ˈkrɪtɪk(ə)l مهم. ضروری
Cross functional در کوچینگ، به طور خاص به گروهی از افراد گفتنه می­شود که تخصص­های مختلف دارند و برای رسیدن یک هدف تلاش می­کنند. چندمنظوره
Cultivate /ˈkəltəˌvāt/ یک کوچ باید همواره برای ترویج فرهنگ کوچینگ در جامعه و معرفی صحیح کار خود بکوشد. ترویج، فرهنگ­سازی
Cultural /ˈkʌltʃ(ə)r(ə)l فرهنگی
Curios /ˈkjʊərɪəs/ کنجکاو
curiosity/ˈkɒnʃəs/ جست­وجوی دقیق. این خصوصیت به کوچ کمک می­کند تا بتواند مسئله­ی مراجع را در تمامی ابعاد بررسی کند. کنجکاوی

D

word توضیحات کلمه
Define /diˈfīn/ معنا کردن
demonstrate/ˈdɛmənstreɪt اثبات کردن
Depression /diˈpreSHən/ حالتی روانی با مشخصه­های احساسی خستگی، تنهایی، غم و یاس. افسردگی
Development /diˈveləpmənt/ توسعه
discipline/ˈdɪsɪplɪn/ تحت نظم و ترتیب درآوردن. انضباط
duration/djʊˈreɪʃ(ə)n/ مدت زمان

E

word توضیحات کلمه
ECR (ethical conduct review) مجموعه دستورالعمل­های تبیین شده برای کوچ­ها توسط ICF منشور اخلاقی کوچینگ            
Emotion /ɪˈməʊʃ(ə)n/  احساس                   
Empathetic رفتاری همراه با درک احساسات طرف مقابل همدلانه
empathy /ˈempəTHē/ توانایی درک و بیان احساسات طرف مقابل. همدلی
Energy shift هرگونه تغییری در شرایط فیزیکی، لحن یا صدای مراجع که نشان­دهنده­ی تغییر احساسات اوست. تغییر انرژی                            
Equality /ɪˈkwɒlɪti,iːˈkwɒlɪti/ احترام به برابری افراد و ایستادگی در مقابل هرگونه تبعیض، یکی از صلاحیت­های مورد توجه ICF است. برابری   
Ethic هنجارهای مورد قبول ICF که درستی یا نادرستی رفتار یک کوچ با آن سنجیده می­شود. اخلاق             
Evidence based مبتنی بر شواهد            
Evidence /ˈɛvɪd(ə)ns/ شاهد
Evoke /ɪˈvəʊk/ برانگیختن 
Experience /ɪkˈspɪərɪəns/ تجربه
External coach فردی که در استخدام سازمان نیست. به صورت قراردادی، پیمانکاری مدیر یک سازمان یا کارکنان آن را کوچ می­کنند. این افراد معمولا به صورت دورکار فعالیت می­کنند. کوچ برون سازمانی

F

word توضیحات کلمه
Foundation/faʊnˈdeɪʃ(ə)n/ بنیاد، اساس
Facilitate /fəˈsɪlɪteɪt/ آسان­سازی تسهیل
Fee /fiː/ هزینه­ای که در ازای هر جلسه کوچینگ پرداخت می­شود. دستمزد
Flexible /ˈflɛksɪb(ə)l/ کسی که می­تواند خود را با شرایط گوناگون منطبق کند. انعطاف پذیر
Focus /ˈfəʊkəs/ مرکز توجه
Feedback ارتباطی مه در آن گیرنده به طور عامدانه به پیام فرستنده واکنش نشان داده یا آگاهانه پاسخ می­دهد. بازخورد زمانی ارائه می­شود مه گوینده کاملا آرام است و به عنوان یک فرآیند توسعه­ای مطرح می­شود. بازخورد کاملا برپایه­ی واقعیت و توصیفی است. بازخورد

G

word توضیحات کلمه
Goal /ɡəʊl/ خواسته­ای که مراجع می­خواهد پس از جلسات کوچینگ به آن دست پیدا کند. هدف  
Guideline /ˈɡʌɪdlʌɪn/ آیین­نامه و جزئیات مربوط به چگونگی انجام یک عمل دستورالعمل  

H

word توضیحات کلمه
Habit یک برنامه و جریان عادی رفتار که به طور منظم و ناآگاه تکرار می­­شود. عادت
Happiness سلیگمن  معتقد است که شادکامی درباره تجربه درونی مطلوب است. او اظهار می‌کند که شادکامی راجع به بهزیستی، رضایت و خشنودی فرد است که بر گذشته تکیه دارد و نیز راجع به امید و فلسفه فرد درباره آینده و شادکامی مبتنی بر زمان حال است. شادکامی
Hard skill همه­ی مهارت­های لازم برای انجام یک شغل. مهارت فنی
Helplessness شرایطی که فرد طبق تجربیات گذشته، به این نتیجه می­رسد که کوشش به پیشرفت مربوط نمی­شود. (سیلگمن) درماندگی
Honest /ˈɒnɪst/ صادق
Honor /ˈɒnə/ احترام

I

word توضیحات کلمه
ICF(international coaching federation) موسسه­ی غیرانتفاعی برای آموزش و تایید صلاحیت کوچ­ها یکپارچگی هرچه بیشتر عملکرد آنان فدراسیون بین‌المللی کوچینگ
ICF credential مدرکی که اثبات می­کند سطح دانش و مهارت یک کوچ مورد تائید فدراسیون جهانی کوچینگ است. مدرک فدراسیون بین‌المللی کوچینگ
ICF professional فردی که صلاحیت­های او توسط ICF تایید شده و  بیش از ۲۰۰ ساعت سابقه­ی برگزاری جلسات کوچینگ دارد. کوچ حرفه­ای تحت نظر دراسین بین المللی کوچینگ
ICF staff کارکنان فدراسیون بین‌المللی کوچینگ
inception /inˈsepSHən/ دریافت . فهم بی­واسطه­ی موقعیت و احساسات مراجع درک
Inclusion /inˈklo͞oZHən/ شمول و در خود داشتن
Insight /ˈɪnsʌɪt/ فهم فرد از خود که او را در حل مسائل کمک می­کند بینش درونی
Integrity /ɪnˈtɛɡrɪti/ صداقت
Interaction /ɪntərˈakʃ(ə)n/ ارتباط متقابل میان کوچ و مراجع تعامل
Internal coach یکی از اعضای سازمان که آموزش­های کوچینگ را گذرانده و به عنوان مربی برای دیگر اعضا فعالیت می­کند. این فرد ممکن است وظایف دیگری هم در سازمان داشته باشد. (مدیر سازمان و…)  کوچ درون سازمانی
Intimacy /ˈɪntɪməsi/ دوستی و همدلی در ارتباط با مراجع صمیمیت
Intuition /ɪntjʊˈɪʃ(ə)n/ بینش یا ادراک بی­واسطه که در برابر تعقل یا تامل آگاهانه قرار دارد. یک کوچ می­تواند از این توانایی برای درک بهتر مراجع استفاده کند. اما همواره باید در نظر داشت که چنین درکی مبتنی بر شواهد نیست و ممکن است به طور کامل غلط باشد.  شهود، درک مستقیم
Issue /ˈɪʃuː,ˈɪsjuː/ مسئله­ای که هنوز حل نشده و برطرف کردن آن چالش­برانگیز است. مسئله

J

word توضیحات کلمه
Johari window تکنیکی که به افراد کمک می­کند رابطه­شان با خود و دیگران را بهتر ارزیابی کنند. پنجره­ی جو_هری

K

     

L

word توضیحات کلمه
Learning /ˈləːnɪŋ/ فراگیری اطلاعات یا توانایی­ها به صورت نسبتا پایدار که مشخصه­ی آن تعدیل رفتار درنتیجه­ی تمرین یا مطالعه یا تجربه است. یادگیری
Limitation lɪmɪˈteɪʃ(ə)n// محدودیت
Logistic ləˈdʒɪstɪk// منطقی

M

word توضیحات کلمه
Manage /ˈmanɪdʒ/ مدیریت
Membership /ˈmɛmbəʃɪp/ عضویت
Mental /ˈmɛnt(ə)l/ ذهنی
Mentor coach شخصی که دانش و تجربیات خود را در اختیار دیگر کوچ­ها قرار می­دهد تا در جلسات عملکرد بهتری داشته باشند. کوچ راهنما(منتور)
Metaphor

/ˈmɛtəfə/

استعاره­ها معمولا جهت روشن­تر شدن مسئله برای مراجع مطرح می­شوند. استعاره
Mindset

ˈmʌɪn(d)sɛt//

نحوه­ی تفکر فرد متاثر از باورهای او ذهنیت، طرز تفکر
Mutual ˈmjuːtʃʊəl/ / متقابل،دوطرفه

N

word توضیحات کلمه
Node /nəʊd/ مفاهیم برداشت شده از صحبت­های مراجع که ممکن است به یک دیگر مربوط یا بی ارتباط باشند. گره، نقطه اتصال
Non-verbal cue نشانه­هایی مثل موقعیت بدن یا لحن صدا که بیانگر احساسات درونی مراجع است. نشانه­ی غیر کلامی
Not knowing ندانستن

O

word توضیحات کلمه
Observant /əbˈzərvənt/ یک کوچ همواره باید نسبت به روند جلسه، حالات خود در لحظه و افکار و اخساسات مراجع هشیار باشد. هشیار، مراقب
Open /ˈōpən/ کسی که با صراحت سخن می­گوید و از طرفی آماده­ی شنیدن بازخوردهای دیگران نسبت به خودش هست.   گشوده. رک­گو. بی­آلایش

P

Word توضیحات کلمه
Partner /ˈpɑːtnə/ کوچ برای ایجاد یک قرارداد مشخص و واضح با مراجع شریک می­شود. شریک  
party طرفین در کوچینگ شمل کوچ، مراجع و حامی مالی او می­باشد. طرفین
Pattern /ˈpat(ə)n/ الگو                            
Perception /pəˈsɛpʃ(ə)n/ تاثیر ذهنی حاصل از برخورد با یک محرک درک                             
Perspective /pəˈspɛktɪv/ دورنگاری از اهدافی که مراجع می­خواهد به آن برسد. چشم انداز
Plan /plan/ طرح و برنامه­ای که کوچ و مراجع با مشارکت هم تدوین می­کند. طرح و برنامه                                         
Powerful question سوالاتی که به مراجع کمک می­کند عمیق­تر به تفکر بپردازد، افکار خود را واضح­تر از گذشته ببیند و ایده­های بیشتری برای حل مسئله خود بیاید. سوالات در کوچینگ عموما غیرمستقیم هستند. سؤالات مؤثر                         
Presence /ˈprɛz(ə)ns/ بودن در لحظه حال حضور
Professionalism /prəˈfɛʃ(ə)n(ə)lɪz(ə)m/ رفتارهایی که نشان دهندۀ تابعیت کامل کوچ از قوانین ICFمی­باشد. حرفه­ای­گری
Psychotherapy /sʌɪkəʊˈθɛrəpi/ معالجه­ی بیماران روحی که به شیوه­های گوناگون انجام می­پذیرد. روان­درمانی 

Q

Word توضیحات کلمه
 

R

Word توضیحات کلمه
Refer//rəˈfər/ یک کوچ باید بتواند تشخیص دهد چه زمانی و به چه شیوه­ای مراجع خود را به یک کوچ دیگریا یک درمانگر ارجاع دهد. ارجاع دادن
Reflective practice تمرین ذهنی
Regulate //ˈreɡyəˌlāt/ یکی از دستاوردهای کوچینگ برای مراجع، تعدیل احساسات است. تعدیل کردن
Respect /rəˈspekt/ احترام گذاشتن. بزرگداشت
Responsible/rəˈspänsəb(ə)l/ در کوچینگ اعتقاد بر این است که تنها خود شخص مسئول رفتار و دستاوردهای خویش است. مسئول، عهده دار

S

word توضیحات کلمه
self-knowledge درکی که هر شخص از شخصیت و توانایی­های خود دارد. خودشناسی
Sociology /sōsēˈäləjē/ مطالعه­ی علمی رفتارها و کنش­های اجتماعی یا گروهی انسان جامعه شناسی
Sponsor /ˈsɛnsə/ حسگر
Stakeholder /ˈsteɪkhəʊldə/  ذی­نفع
Statement /ˈsteɪtm(ə)nt/ متنی که در آن  وظایف کوچ و روند جلسات کوچینگ به طور واضح و دقیق نوشته شده و در اختیار مراجع قرار می­گیرد.  قرارداد، شرح وظایف
Strategy استفاده از امکانات و برنامه­ریزی برای رسیدن به یک هدف مشخص استراتژی
Success /səkˈsɛs/ موفقیت
Suffering /ˈsəf(ə)ring/ آزار، مشقت و سختی رنج
Summarize /ˈsʌmərʌɪz/ یکی از سطوح بازخورد مورد استفاده در کوچینگ خلاصه کردن
Support personnel پرسنل پشتیبان
Systemic equality برابری سیستماتیک

T

word توضیحات کلمه
Talent /ˈtalənt/ توانایی فطری برای فراگیری یا انجام یک کار استعداد
Technique /tɛkˈniːk/ تکنیک، شیوه انجام کار
Tool /tuːl/ ابزارها در کوچینگ شامل سوالات موثر، بازخورد و… می­باشد. ابزار
Trainer /ˈtreɪnə/ مدرس
Transparency /tranˈsparənsi/ شفافیت

U

word توضیحات کلمه
unethicalˌ/ənˈeTHək(ə)l/ غیر اخلاقی

V

word توضیحات کلمه
Value//ˈvalyo͞o/ اصولی که وجود آن به زندگی انگیزه می­بخشد و مسیر زندگی را براساس آن هدایت می­کنیم.  110 عنوان ارزش مشترک برای انسان­ها وجود دارد(مثل صلح، خانواده، ثروت و…) که اولویت آن­ها برای هر شخص متفاوت است. ارزش

W

word توضیحات کلمه
 Want//wänt, عموما خواسته­ای که مراجع با آن وارد جلسه­ی کوچینگ می­شود. خواسته
Way of thinking شامل اعتقادات، باورها و خطاهای شناختی یک فرد. طرز فکر. نحوه تفکر
Will do شامل اقداماتی که مراجع پس از جلسه­ی کوچینگ ماعهد به انجام آن­ها می­شود. اقدامات پیش رو

X

word توضیحات کلمه
 

Y

word توضیحات کلمه
 

Z

word توضیحات کلمه
 

مقالات پیشنهادی

محصولات پیشنهادی

-26%

توسعه سازمانی و بهبود کسب و کار

کوچینگ سازمانی

2,900,000 تومان

وبینارهای آموزشی

وبینار بسته خوش آمدگویی

تومان

وبینارهای آموزشی

وبینار صفر تا صد جلسه صفر

تومان

وبینارهای آموزشی

مهارت حضور کامل در کوچینگ

590,000 تومان
590,000 تومان

وبینارهای آموزشی

وبینار صفر با کیفیت

تومان
4.7/5 - (19 امتیاز)