کوچ های حرفه ای باید اصول تعریف شده توسط آکادمی بین المللی کوچینگ (ICF) را در جلسات خود رعایت کنند، اما کوچینگ نیز مانند هر مهارتی در حال تکامل است. بنابراین، مدل های مختلفی برای اجرای آن توسط کوچ ها وجود دارد و هر کوچ آزاد است که مدل مد نظر خود را انتخاب نماید. از معروف ترین مدل های کوچینگ می توان به مدل کوچینگ گرو (GROW)، مدل کوچینگ اسکار (OSCAR)، مدل کوچینگ کلیر (CLEAR)، مدل کوچینگ اسپا (STEPPA) را نام برد.
با توجه به اینکه بسیاری از کوچ ها در سراسر جهان مدل کوچینگ گرو (GROW) را به عنوان بهترین مدل کوچینگ می شناسند، در این مقاله قصد داریم تا با پرکاربردترین نوع از مدل های کوچینگ، یعنی GROW آشنا شویم و به این پرسش پاسخ دهیم که مدل کوچینگ GROW چیست؟ پس پیشنهاد میکنیم این مطلب را بههیچعنوان از دست ندهید و تا انتها همراه فراکوچ باشید.
فهرست مطالب
مدل کوچینگ GROW چیست؟
در جواب این سوال میتوان اینگونه پاسخ داد: مدل کوچینگ GROW از ۴ مرحله اهداف، واقعیت ها، گزینه ها و راه حل ها تشکیل می شود. علاوه بر آن ساده ترین و قدرتمند ترین ابزار برای ساخت چهارچوب جلسات کوچینگ، کوچینگ GROW می باشد که برپایه رشد شخصی و گروهیست.
معرفی مراحل مدل کوچینگ GROW
همانطور که در بالا اشاره شد، مدل GROW شامل چهار مرحله زیر است:
- شناسایی اهداف
- پیدا کردن جایگاه فعلی
- بررسی اپشن های در دسترس
- جمع بندی و نتیجه گیری نهایی
در ادامه به جزییات این چهار مرحله می پردازیم و جهت شفافیت موضوع، چند نمونه از سوالات کوچینگی در هر مرحله را عنوان می کنیم.
مرحله اول – شناسایی اهداف (Goals)
در اولین مرحله از مراحل کوچینگ مدل Grow، تعیین اهداف مراجع در ابتدای جلسه کوچینگ امری ضروری است. با تعیین هدف می توان اطمینان حاصل کرد که جلسه کوچینگ، به جای یك گپ دوستانه بی هدف، یك گفتگوی معنادار است. در این مرحله، خواسته اصلی و آنچه که کوچی می خواهد از طریق جلسه کوچینگ به آن برسد، مشخص می شود و هم کوچ و هم کوچی دقیقا متوجه می شوند که به دنبال چه نتایجی هستند؛ مثل توسعه مهارت ها یا لاغر شدن.
مرحله دوم – بررسی واقعیت های موجود (Realities)
در دومین مرحله از مراحل کوچینگ GROW، پس از تعیین هدف، باید جایگاه فعلی و مسیر پیش روی دستیابی به هدف مورد نظر مشخص شود. اینکه با توجه به هدفی که دارد، جایگاه فعلی اش کجاست. مثلا تا کنون چه موفقیت هایی در جهت دستیابی به هدف خود داشته اند؟ مهارت ها، دانش و ویژگی های فعلی آنها در زمینه مورد نظر چیست؟ چه انتظاراتی دارند؟
این مرحله از مدل گرو فرصت خوبی است تا مراجع از نقاط قوت و فرصت هایی که دارد آگاه شود و اعتماد به نفسش افزایش یابد. بدین ترتیب، کوچ می تواند با توجه به شرایط فعلی و هدف مراجع، میزان پیشرفت کوچی در هر مرحله را ارزیابی نماید.
مرحله سوم – بررسی گزینه های پیش رو (Options)
در این مرحله از مدل کوچینگ GROW، باید به کوچی کمک کنید تا گزینه های موجود خود را بررسی کند. کوچی خیلی راحت می تواند اولین ایده ای که مطرح می کند را اجرا کرده و به گزینه های دیگر فکر نکند؛ اما شما در نقش یک کوچ، باید با استفاده از مهارت هایتان به مراجع خود کمک کنید تا متفاوت از دیگران فکر کند، خلاق باشد و کاوش کند تا هیچ انتخابی از دیدش نادیده گرفته نشود. برای مثال، به کوچی بپرسید که انجام چه کاری در راستای هدفش در گذشته مفید بوده است؟ دیگران چگونه این کار را انجام می دهند؟ در صورت امکان انجام هر کاری، چه روشی را انتخاب می کند؟ مزایا و معایب هر گزینه چیست؟
مرحله چهارم – کارهایی که باید انجام شود: شروع حرکت رو به جلو (Way forward)
در آخرین مرحله کوچینگ GROW، پس از آن که کوچی گزینه های مختلف برای دستیابی به هدف خود را بررسی کرد، با آگاهی کامل از وضع موجود و گزینه هایی که در پیش رو دارد، می تواند مناسب ترین گزینه ها را برای اقدام انتخاب کند. در این مرحله ضروری است که کوچ به مراجع خود کمک کند تا نسبت به انتخاب هایش متعهد باشد. لیست بندی اقدامات و مشخص کردن مکان، زمان، اشخاص، و سایر جزئیات، باعث افزایش انگیزه و تعهد کوچی نسبت به هدفش می شود. در این مرحله می توانیم از سوال های زیر استفاده کنیم:
- بر اساس گزینه های فوق، کدام موارد برای شما بهتر اند؟
- از چه قدم کوچکی شروع می کنید؟
- از کی می خواهید شروع کنید؟
- چه چیزی ممکن است سرعت شما را کاهش دهد؟
- چه کسی می تواند شما را در این مسیر حمایت کند؟
مدل کوچینگ GROW الزاما فرایندی خطی نیست!
شما به عنوان یک کوچ، بسته به نیاز مراجع، می توانید در هر مرحله، مراحل قبلی را دوباره مرور کنید. به عنوان مثال پس از کاوش در مرحله وضع موجود، ممکن است متوجه شوید که کوچی شما می خواهد هدف خود را تغییر دهد. پس دوباره وارد مرحله اول یعنی تعیین هدف می شوید. بنابراین، باید در طول جلسه منعطف باشید و از مرحله ای از مدل GROW استفاده کنید که بیشتر با نیاز های کوچی مطابقت دارد. حتی شاید زمان هایی فقط بخشی از مدل گرو برای جلسه کوچینگ شما مناسب باشد.
💥 فرصت استثنائی 💥
برای یادگیری دوره ۳ ساعته مهارت های کوچینگ فراکوچ و دریافت مدرک CCE به صورت رایگان همین حالا اقدام کنید.
لزوم رویکرد خلاقانه در ارائه مدل “گرو” چیست؟
تا به اینجا با کلیت مدل گرو کوچینگ (grow) آشنا شدید اما چگونه می توان مراحل مختلف ” گرو” را در قالبی خلاقانه پیچید و به مراجع ارائه داد؟ آنچنان که از طی کردن مسیر فرآیند خسته نشود و مشتاقانه و پیگیر، آن را دنبال نماید؟ اصلا لزوم رویکرد خلاقانه در ارائه مدل “گرو” چیست؟
پیش از پاسخ به پرسشهای مهم فوق، شاید لازم باشد به این نکته بپردازیم که اصلا چرا باید نگاهی خلاقانه به فرآیند “گرو” داشته باشیم؟ تزریق داروی انرژی زای خلاقیت، به مدل ”گرو” چه کمکی به آن خواهد کرد؟
بگذارید ابتدا خلاقیت را تعریف کنیم تا اگر ابهامی در مورد این واژه داریم، برطرف گردد. برای تعریف واژه خلاقیت به سراغ کتاب “خلاقیت کارآمد” ، نوشته “ادوارد دوبونو” می رویم. “دوبونوی شهیر”، در این کتاب که یکی از برجسته ترین آثار اوست، واژه “خلاق” را اینگونه تعریف می کند:
“ساده ترین تعریف واژهی خلاق، عبارت است از پدید آوردن چیزی که پیش از این وجود نداشته است.”
پرسش دیگر در رابطه با لزوم ایجاد خلاقیت در امور مختلف را دوبونو اینگونه پاسخ می دهد:
“در واقع ما بدون خلاقیت نمی توانیم استفاده کاملی از اطلاعات و تجارب پیشین خود ببریم و این اطلاعات در قید و بند ساختارها، الگوها، مفاهیم و ادراکات قدیمی ما گرفتار خواهند ماند.”
با توجه به مطالب فوق و پاسخهای “ادوارد دوبونو”، چنانچه بخواهیم در روند مدل گرو خلاقیت ایجاد کنیم، لازم است تا از قالب های معمول چه در تعریف چیستی “کوچینگ” برای مراجع و چه در پرسش های مختلفِ در طول فرآیند، رها گردیم. این رها شدگی اگر بر پایه علمِ کوچینگ باشد و با ذاتِ “گرو” نیز همخوان باشد، سبب میشود که کوچ اگر چه مراحل فرآیند را طی می کند اما آن را به شـــیوه و سبک خلاقانه ای خویش ادامه دهد.
در چنین حالتی، بر فرض اگر مراجعی کوچ شماره ۱ را جهت گفتگو انتخاب کند و پس از مدتی کوچ شماره ۲ را انتخاب نماید، این حس به او دست نخواهد داد که گویی این افراد یک سفر خشک و یکسان را بر او تحمیل می کنند (چیزی که متاسفانه در مدل ارائه گرو، توسط تعدادی از کوچ ها، شاهد آن هستیم) اگر هر کوچ، مدل خلاقانه ی خویش را برای سفر کوچینگی اش با مراجع، ابداع و ارائه نماید، قطعا سبک های ارائه (ضمن حفظ چارچوب اصلی این مدل) متفاوت و برای مراجع لذت بخش تر و موثرتر خواهند بود.
در قدم بعدی و پس از شرح دقیق مسئله توسط مراجع، کوچ می کوشد تا وارد مرحله ”Goals” شده و با پرسش های صحیح به مراجع کمک کند تا هدف درست و مشخصی را برای جلسه تعیین نماید. ورود به این مرحله نیز می تواند ساده و بدون هیچ گونه خلاقیتی انجام شود. کوچ پرسش های مربوط به این بخش از فرآیند را پرسیده و جلسه را تا مشخص شدن هدف پیش میبرد؛ اما نگاهی متفاوت به این مرحله نیز باعث می شود که کَند و کاو برای یافتن هدف در ذهن مراجع جذاب تر شده و این جذابیت، احتمالا سبب خواهد شد تا او شور و شوق بیشتری را در خویش احساس کرده و برای یافتن هدف و همکاری با کوچ، تلاش بیشتری به کار ببرد.
برای شروع این مرحله و قبل از پرسش های مربوطه، مجددا به عنوان نمونه، می توان چنین عمل کرد:
کوچ: “خب اگه موافق هستید، برای این که مِهِ مسیرِ پیش رومون از بین بره و بدونیم که باید به کدوم سمت رکاب بزنیم و شما هم متوجه بشید که لازمه به کدوم سمت فرمان رو بچرخونید، یک هدف مشخص و دقیق برای سفرمون تعیین کنیم… اما قبلش، اگر اجازه بدید، لازمه که من چند سوال از شما بپرسم. اجازه می دید؟”
در این قسمت کوچ محترم، شروع به پرسیدن سوالات مربوط به بخش ”G” می نماید. کوچ باید باز هم توجه داشته باشد که نگاه متفاوت و نه سطحی به آغاز مرحله ی “تعیین هدف“، سبب می شود که مراجع هر چه بیشتر خودش را در فضای یک سفر متفاوت که نهایتا منجر به ایجاد نگاهی نو نسبت به مسئله اش می شود، حس کند.
در مرحله بعدی و پس از تعیین هدف، کوچ می کوشد تا “معیار سنجی” کند. در این مرحله نیز می توان با چاشنی خلاقیت، طعمِ آشِ کوچینگی را چندین برابر کرد. همانطور که می دانیم روش معمول پرسش در این قسمت به این صورت است:
کوچ: “الان و در این مرحله، اگر بخوایم از یک تا ده تقسیم بندی کنیم، شما با توجه به مسئله تون در کدوم مرحله هستید؟ (پاسخ مراجع) و تصمیم دارید به کدوم مرحله برسید؟ (پاسخ مراجع)”
اکنون همین مرحله را خلاقانه تر دنبال می کنیم.
کوچ: “اجازه میدید بپرسم که شما به چه کاری علاقه دارید؟ مثلا کارهای هنری، یک ورزش خاص، یک کار خاص یا هر چیزی…”
مراجع: (زمینه ی مورد علاقه اش را می گوید مثلا: ) من به دیدن فیلم و بازیگری خیلی علاقه دارم.
کوچ: “بسیار خوب! فرض کنید هدفی که برای جلسه مون تعیین کردیم، موضوع ِ یک فیلمِ کوتاهه و قهرمانش هم خود شما هستید! شما مشغول بازی توی این فیلمِ کوتاه هستید و مدت این فیلم هم ۱۰ دقیقه هست. الان و در حال حاضر شما در دقیقه ی چندم این فیلم هستید؟ (و پس از پاسخ مراجع) اگر به دقیقه ی چندم این فیلم برسید، احساس می کنید که عالی بازی کردید و به هدفتون نزدیک شدید و حس خوبی بهتون دست داده؟”
یک نگاه متفاوت و اهمیت دادن به علاقه ی مراجع، سببِ چه تغییری در روال فرآیند می شود؟ نگاهِ مراجع به کوچِ خویش، وقتی می بیند که او به علاقه هایش اهمیت میدهد، چگونه خواهد بود؟ شور و ذوق مراجع چطور؟
البته توجه داشته باشید که آنچه تا اینجا خواندید، روالِ ریز و قدم به قدم مدل “گرو” نیست؛ اما نمونه هایی است که کوچ محترم می تواند با نگاهی به آنها و با تکیه بر خلاقیت و نوآوری خویش، جلسه را شور، حرارت و زیبایی دیگری بخشیده و از حالت مکانیکی و پرسش و پاسخ خشک، خارج نماید.
اهرم رنج و لذت
از قسمت های دیگری که می توان خلاقیت های بسیاری در آن به کار برد،مرحله ی بررسیِ “اهرم رنج و لذت” است. معمولا سوالاتی که در این قسمت پرسیده می شود، مراجع را سرِ ذوق نمی آورد تا در مورد عواقب نرسیدن یا رسیدن به هدفش سخنِ موثری بگوید. در این قسمت مراجع، معمولا همان حرف های قبلی را به نوعی دیگر تکرار میکند. مثلا اشاره میکند که اگر به هدفش نرسد، همان حس بد گذشته را خواهد داشت؛ یا اگر به هدفش برسد، حس و حال بهتری را تجربه خواهد کرد و …
به نظر می رسد وارد کردن اکسیر خلاقیت در این قسمت نیز توسط کوچ، سبب شود تا مراجع، به معنای واقعی، خودش را در زمانی ببیند که به هدفش رسیده و یا به آن دست نیافته است. منظور، درکِ حسیِ عمیقی است که از یک نگاهِ شهودی به آینده، شکل می گیرد. به مثال زیر که حاوی یک روال کلیشه ای و مکانیکیست دقت کنید:
کوچ: “اگر بتونید ظرف مدتی که تعیین کردید به هدفتون برسید، چه حس و حالی دارید؟ (پاسخ مراجع) و اگر خدایی نکرده به هر علتی نرسید؟ … (پاسخ مراجع)”
حال اجازه دهید اینگونه وارد این قسمت شویم:
کوچ: “فرض کنید که شما، ناگهان قدرتی پیدا می کنید که می تونید آینده رو ببینید. مثلا (تاریخی که مراجع برای رسیدن به هدفش تعیین کرده است) ماه دیگه. حالا شما دارید خودتون رو می بینید که به هدفی که داشتید رسیدید…
(در این قسمت کوچ تلاش می کند تا با توجه به هدفی که مراجع برای خودش تعیین کرده است، تصویر روشنی از دستیابی او به هدفش بسازد. به عنوان مثال:)
خودتون رو می بینید که با آرامش وارد پارکینگ منزل می شید… به سمت ماشین می رید… نسیم خنکی صورتتون رو نوازش می کنه… احساس اعتماد به نفس عجیبی همه وجودتون رو پر کرده… در ماشین رو باز می کنید… لبخند می زنید و پشت صندلی می شینید… فرمان رو توی دست می گیرید… برای یک لحظه، یادتون میاد که یه زمانی، وقتی پشت فرمون می نشستید، چقدر استرس داشتید… امــا الان، در نهایت آرامش هستید… دوباره لبخند می زنید… استارت می زنید و ماشین رو حرکت می دید… -دلتون می خواد به این تصاویر خوش آیند، چیز دیگه ای هم اضافه کنید؟! -(پاسخ مراجع) بسیار خوب! حالا به من بگید توی این شرایطی که دارید می بینید، چه حس و حالی دارید؟!”
در اینجا لازم است به نکته مهمی اشاره کنیم:
متاسفانه چنین به نظر میرسد که برخی از کوچ ها، بر اثرِ درک اشتباه از قانونِ “بیست هشتاد”، ناخواسته، جلسات را به سمتی می برند که مراجع را خسته و فرسوده می کند. اگر قرار باشد اکثر جلسه به صحبت های مراجع بگذرد و کوچ صرفا با همدلی های کوتاه و ایرادِ اصواتی مانند: “بله” ، “خب” ، ” که اینطور” و … و همچین پرسیدن سوالات بسیار کوتاه، مراجع راهمراهی نماید، نباید انتظار داشت که جلسه، جلسه ی پررونقی باشد. این نوع عملکردِ کوچ سبب می شود که جلسات حالتی بی روح به خود بگیرد. چه کسی دوست دارد ۴۵ دقیقه با طرف مقابلش گفتگو کند و مخاطب برخوردی شبیه به آنچه اشاره شد با او داشته باشد؟!
البته منظور ما زیر سوال بردن قانونِ “بیست هشتاد” نیست؛ سخن در این است که کوچ محترم نباید در رعایت این قانون حد اعتدال را فراموش کند. درست است که پرسیدن سوالات به صورت خلاقانه و فضا سازی برای آنها توسط کوچ، سبب می شود که او در ظاهر کلام بیشتری بر زبان آورد؛ اما نباید این نکته را فراموش کرد که در عوض، مراجع نیز سر ذوق آمده و بیشتر و بیشتر مسئله ی خویش را کند و کاو میکند و احساسات بیشتری بروز میدهد و در نتیجه خودش را با آنچه که می گوید بیشتر و بیشتر شناخته و محک میزند. همین بیشتر سخن گفتنِ او، سبب می شود که نهایتا قانون “بیست هشتاد” رعایت شده و از این منظر بر عملکرد کوچ ایرادی وارد نگردد.
اکنون به ارائه مرحله “R” می رسیم. همانطور که می دانید در این مرحله قرار است کشف کنیم که مراجع تا به حال، برای رسیدن به هدفش چه کرده و چه باورهای مانعی سبب شده که نتواند به آنچه میخواهد دست پیدا کند. مدل مکانیکی و کلیشه ای معمول این است که با پرسیدن چند سوال مشخص، منتظر پاسخ مراجع شده و بر مبنای آن، بازخورد داده و او را راغب کنیم که با تلاشی مضاعف، به یک آگاهی جدید در مورد مسئله اش برسد و بر مبنای آن آغاز به یک عملکرد جدید نماید.
سوالات کلیشه ای در این زمینه را به خوبی می دانید:
کوچ: وقتی در شرایط مشکلت قرار می گیری به چی فکر می کنی؟
کوچ: این باورت در جهت هدفت چه کمکی بهت کرده؟
کوچ: برای تغییر این باور باید چه چیزی رو از دست بدی؟
و …
حال بیایید در این مرحله نیز با نگاهی خلاقانه نسبت به پرسش ها و آنچه قرار است یک کوچ خلاق ارائه کند، تغییراتی را در روند سوالات ایجاد کرده و نتیجه را با آنچه در بالا خواندید مقایسه نماییم :
کوچ: “وقتی در شرایط مسئله ای که مطرح کردی قرار می گیری، اون باور، اون افعیِ خطرناکی که حرکـت می کـنه و میـاد و دور ذهنت می پیچه و نمی ذاره ذهنت نفس بکشه و نمی ذاره تو عملکرد درستی ارائه بدی چیه؟ تا حالا سعی کردی این افعی رو بِکُشی؟ چه کارایی برای از بین بردنش انجام دادی؟ حضور این افعی در ذهنت و این که به خودش اجازه می ده اینطوری با تو رفتار کنه و اینطوری تو رو تحت فشار قرار بده و فلجت کنه، تا به حال چه کمکی بهت کرده؟ به نظرت این افعی از چه چیزی تغذیه می کنه؟ کی بهش غذا می ده؟ چه نوع غذایی بهش می ده و چرا تا به حال بهش غذا داده و …
دقت کنید که با کمی خلاقیت و تمثیل، تا چه میزان می توان مخاطب را ترغیب کرد که عمیق تر به مسئله اش بنگرد و دقیق تر در آینه ی کوچ، به تماشای آنچه با آن درگیر است بنشیند و برایش راه حل بیابد.
آنچه تا این جای مقاله مطرح شد- هــمانطورکه پیش از این نیز توضــیح دادیم- تنها نمــونه و مثال هایی در بخــش مــعرفی کوچــیــنـگ، و قسمتهای Goals و Reality در مدل “گرو” بود؛ تا نشان دهیم که همواره می توان با اکسیر خلاقیت، روال کلیشه ای و مکانیکی را در ارائه ی جلسات کوچینگ شکست و با طرح پرسش هایی متفاوت، مراجع را تا عمق مسئله اش همراهی نمود.
نگاهِ متفاوت مراجع به مسئله خویش، سبب می شود که آن را از منظری دیگر به نظاره بنشیند و راهی تازه برای حل آن بجوید. البته پرسیدن سوالاتی ساده و یکسان نیز تا اندازه ای مراجع را درگیر خواهد کرد؛ اما پرسش این است که اگر می توان به این روند عمق بیشتری داد، چرا نباید چنین کرد؟
ممکن است این پرسش مطرح گردد که چگونه می توان این نوع پرسش های خلاقانه را چاشنی جلسات نمود؟ پاســـخ، تعمق روی پرسش های هر مرحله و پرسیدن این سوال مهم از خویش است:
” اگر من به جای مراجع بودم، دوست داشتم این سوال را چگونه از من بپرسند؟ ”
با مقداری سعی و خطا در این زمینه، قطعا می توان به پرسش های کوچینگی متفاوتی دست یافت و لذت سفر کوچینگ را برای مراجع چندین برابر کرد؛ سفری زیبا و بی نظیر که پایان آن، رسیدن به سرزمینِ زیبای “شناخت خویشتن” است.
کاربرد مدل کوچینگ GROW چیست؟
در معرفی کاربرد مدل کوچینگ GROW باید به این نکته اشاره کنیم که این مدل به دلیل سادگی و انعطاف پذیری بالا، در بین کوچ های سازمانی و کوچ های کسب و کار بسیار پرکاربرد است. به طور کلی، استفاده از مدل کوچینگ GROW نتایج زیر را برای مراجع (کوچی)به دنبال دارد:
- افزایش کارآیی؛
- بهبود ارتباطات بین فردی؛
- انجام کارها با کیفیت بهتر؛
- مواجهه درست با موانع و مشکلات پیش رو؛
- ایجاد احساس مسئولیت ؛
- بهبود عملکرد؛
- حل مشکلات؛
- گرفتن تصمیمات بهتر؛
- یادگیری مهارت های جدید؛
- رسیدن به اهداف.
فراموش نکنیم که در استفاده از مدل GROW، کوچ به مراجع خود نمی گوید که چه کاری باید انجام دهد، بلکه رمز موفقیت او در رساندن کوچی به هدفش، استفاده از سوالات درست و به موقع است.
مزایای استفاده از مدل Grow در کوچینگ
- افزایش مسیریابی و برنامهریزی شخصی
- بهبود تمرکز و تمامقدمی در رسیدن به هدف
- ارتقاء اعتماد به نفس و ایجاد تغییرات مثبت
- ایجاد تعادل و هماهنگی در زندگی شخصی و حرفهای
فواید مدل Grow در کوچینگ شغلی
- بهبود عملکرد در محیط کار
- تحقق اهداف و رشد حرفهای
- توازن کار-زندگی در سطح شغلی
- توسعه مهارتها و تواناییهای فردی
نتیجه گیری
در نتیجه، استفاده از مدل Grow در کوچینگ میتواند بهبود و پیشرفت چشمگیری را در عملکرد و رشد شخصی فرد به همراه داشته باشد. این مدل به شخص امکان میدهد تا بهترین استراتژیها و برنامهها را برای دستیابی به اهدافش انتخاب کند و به شکل کامل پتانسیل خود را به اجرا درآورد.
با تشکر از شما که وقت خودتان را برای مطالعه این مقاله صرف نمودید. اگر نیاز به مشاوره و راهنمایی در خصوص دوره های آموزش کوچینگ فراکوچ را دارید، میتوانید با مشاوران تیم فراکوچ در میان بگذارید.
دانلود PDF مقاله
فرم درخواست مشاوره دوره آموزشی
مشاوره آموزشی رایگان
شما این فرصت را دارید، با تکمیل فرم زیر، قبل از انتخاب دوره آموزشی مناسب خود، از مشاوره رایگان کارشناسان آموزشی مجموعه فراکوچ استفاده نمائید.
بسیار کامل و مفید بود
ممنون از نظرتون🌹🌹
لذت بردم که چندین مدل رو نام بردید و هر برای هر کدام مطالب مفید ارائه دادید
🌹🌹
سلام
میشه مشخص کرد اجرای کدوم مدل در جلسات کوچیک بهتره؟
سلام دوست عزیز
همون طور که گفته شد، بسیاری از کوچ ها در سراسر جهان مدل کوچینگ GROW رو به عنوان بهترین مدل کوچینگ می شناسند.
سلام و خسته نباشید
توضیحات دوره رایگان کوچینگ تون خیلی عالیه ممنون بابت تخفیفی که داده شده
سلام
خوشحالیم که براتون مفید بوده 🙂
مدل گرو جز مدل هایی که توی عناوین مختلف میشه ازش استفاده کرد.
دقیقا همینطوره
در زمینه بیزینس کوچینگ، لایف کوچینگ و… این مدل کارایی گسترده ای داره.
ممنون از مطالب آموزشی و ارزشمند،وسپاس
ممنون از همراهی شما خانم پورمند عزیز🌹