تصور کنید در شلوغی یک خیابان پر ترافیک ایستادهاید، همه مشغول به کار خودشان هستند، و شما هم در حال عبور از کنار مغازهها و تبلیغات بیپایان. حالا، ناگهان چیزی متفاوت و جالب توجه توجه شما را جلب میکند؛ یک تابلو یا یک حرکت خلاقانه که نه تنها شما را متوقف میکند، بلکه به یاد آن لحظه و برند مربوطه میافتید. این همان چیزی است که بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ به آن دست مییابد: غافلگیر کردن، جلب توجه و ایجاد یک اثر ماندگار با کمترین هزینه و بیشترین تاثیر. اگر شما هم به دنبال یک استراتژی تبلیغاتی متفاوت، خلاقانه و پرهیجان هستید که از سایر روشهای تبلیغاتی معمولی فراتر رود، بازاریابی چریکی همان چیزی است که باید امتحان کنید.
فهرست مطالب
بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ چیست؟
بازاریابی چریکی (گوریلا مارکتینگ) یک رویکرد تبلیغاتی منحصر به فرد است که به کسبوکارها کمک میکند تا با استفاده از خلاقیت و ایدههای غیرمتعارف، توجه مشتریان را جلب کنند. این روش معمولاً با بودجه کم و با استفاده از ابزارهایی که نیاز به سرمایهگذاری زیاد ندارند، به تبلیغ و معرفی برند پرداخته میشود. هدف اصلی در بازاریابی چریکی این است که برند یا محصولی به صورت شگفتانگیز و متفاوت در ذهن مخاطب باقی بماند و توجه آنها را به خود جلب کند. این نوع بازاریابی از تاکتیکهای ابتکاری و غافلگیرکننده برای به دست آوردن نتایج مثبت استفاده میکند. در حقیقت، بازاریابی چریکی بیشتر شبیه یک استراتژی غیرمستقیم است که با ایجاد یک حس شگفتی یا جذابیت، به تبلیغ محصول یا خدمات میپردازد.
در دنیای تبلیغات سنتی، برندها به روشهای استاندارد و معمولی برای جذب مخاطب متوسل میشوند، اما بازاریابی چریکی سعی دارد از هر فرصتی برای غافلگیر کردن و جلب توجه استفاده کند. این نوع بازاریابی، بیشتر به معنای استفاده از منابع محدود به بهترین شکل ممکن است و در نتیجه، نیازی به بودجههای کلان ندارد. بازاریابی چریکی همانند یک حرکت زیرکانه در بازی شطرنج است که به صورت هوشمندانه حریف را غافلگیر میکند و به اهداف خود میرسد.
تاریخچه بازاریابی چریکی
واژه “بازاریابی چریکی” اولین بار در دهه ۱۹۸۰ توسط جی کنراد لوینسون (Jay Conrad Levinson) در کتاب خود با همین عنوان معرفی شد. در این کتاب، او بازاریابی چریکی را به عنوان یک روش تبلیغاتی کمهزینه، خلاقانه و مبتنی بر ایدههای نوآورانه تعریف کرد. لوینسون این مفهوم را از جنگهای چریکی الهام گرفت که در آن نیروهای کوچک با استفاده از تاکتیکهای غیرمعمول و غافلگیرکننده توانستند در برابر دشمنان بزرگتر و قویتر پیروز شوند. در این روش، هدف غافلگیر کردن دشمن و ایجاد تأثیرگذاری ماندگار بود که در دنیای تبلیغات، مشابه آن را میتوان در بازاریابی چریکی مشاهده کرد.
از آن زمان به بعد، بازاریابی چریکی تبدیل به یک روش محبوب برای کسبوکارهای کوچک و حتی بزرگ شد. در واقع، این روش به برندها این امکان را میدهد که با کمترین هزینه و با استفاده از ایدههای خلاقانه، برند خود را معرفی کرده و توجه مخاطبان را جلب کنند.
اصول بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی (Guerrilla Marketing) به دلیل نوآوری و خلاقیتش، در بین روشهای تبلیغاتی جایگاه خاصی پیدا کرده است. این سبک تبلیغات بر ایجاد تأثیرات عمیق و به یادماندنی تمرکز دارد و به اصولی متکی است که آن را از دیگر روشها متمایز میکند.
۱) خلاقیت به جای بودجه
در بازاریابی چریکی، ایده ناب حرف اول را میزند. برخلاف روشهای سنتی که نیازمند بودجههای سنگین هستند، این سبک تبلیغاتی به دنبال یافتن راهحلهای خلاقانه برای جلب توجه مخاطب است. برای مثال، یک کافیشاپ میتواند با طراحی لیوانهای منحصر به فرد و پیامهای بامزه روی آنها، مشتریانش را غافلگیر کند. این خلاقیت نه تنها هزینه چندانی ندارد، بلکه باعث میشود برند در ذهن مخاطب باقی بماند. پس در این روش، به جای فکر کردن به هزینهها، باید تمرکزتان روی خلق ایدههایی باشد که توجه مخاطب را جلب کند.
در ادامه بخوانید: چطور خلاق باشیم؟ ۱۰ تکنیک افزایش خلاقیت
۲) غافلگیری مخاطب
یکی از کلیدیترین اصول بازاریابی چریکی، ایجاد حس غافلگیری و هیجان در مخاطب است. این غافلگیری میتواند در هر لحظه و مکانی رخ دهد؛ از یک نقاشی سهبعدی در خیابان گرفته تا برگزاری یک رویداد ناگهانی و خاص. مثلاً یک برند پوشاک میتواند در یک پارک عمومی، مسابقهای غیرمنتظره برای اهدای محصولاتش برگزار کند. غافلگیری مخاطب نه تنها توجه او را جلب میکند، بلکه باعث میشود این تجربه را با دیگران به اشتراک بگذارد.
۳) ایجاد تجربه ماندگار
بازاریابی چریکی به دنبال این است که یک خاطره یا تجربه عاطفی خاص در ذهن مخاطب ثبت کند. این تجربه باید به گونهای باشد که مخاطب آن را به دیگران منتقل کند. مثلاً تصور کنید یک برند نوشیدنی، در یک روز گرم تابستان، ایستگاههایی با طراحی خلاقانه برای ارائه نوشیدنیهای خنک و رایگان راهاندازی کند. این تجربه نه تنها برای مخاطبان جذاب است، بلکه باعث میشود نام برند در ذهن آنها باقی بماند و حتی در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شود.
۴) تکیه بر ویروسی شدن
یکی از ویژگیهای بازاریابی چریکی این است که پیامهای آن با سرعت بالا و از طریق دهان به دهان یا شبکههای اجتماعی منتشر میشود. برای رسیدن به این هدف، پیام باید جذاب، ساده و به یادماندنی باشد. به عنوان مثال، یک چالش خلاقانه در اینستاگرام که افراد را تشویق به مشارکت کند، میتواند به سرعت میان کاربران پخش شود و برند شما را به میلیونها نفر معرفی کند. بازاریابی ویروسی باعث میشود مخاطبان خودشان پیام را به دیگران منتقل کنند، بدون اینکه هزینه زیادی صرف تبلیغات شود.
۵) تمرکز بر مخاطب هدف
بازاریابی چریکی زمانی موفق است که دقیقاً برای گروه خاصی از مخاطبان طراحی شود. برای این کار باید نیازها، علاقهها و رفتارهای مخاطب را بشناسید و پیام خود را بر اساس آن تنظیم کنید. به عنوان مثال، اگر کسبوکار شما محصولی برای ورزشکاران ارائه میدهد، میتوانید یک کمپین در باشگاههای ورزشی یا رویدادهای ورزشی طراحی کنید که مستقیماً با نیازهای این گروه مرتبط باشد. این تمرکز باعث میشود پیام شما تأثیر بیشتری داشته باشد و نتیجه بهتری بگیرید.
۶) انعطافپذیری و انطباق با محیط
بازاریابی چریکی به دلیل ماهیت خلاقانهاش باید توانایی سازگاری با شرایط مختلف را داشته باشد. مثلاً یک برند میتواند از اتفاقات یا رویدادهای روز استفاده کند تا پیامش مرتبطتر و جذابتر به نظر برسد. به عنوان نمونه، اگر یک موضوع داغ در شبکههای اجتماعی مطرح شده است، برند شما میتواند با خلق محتوای مرتبط و خلاقانه، از این فرصت استفاده کند و در مرکز توجه قرار گیرد.
مزایای بازاریابی چریکی
- کمهزینه بودن
- جلب توجه بالا
- ایجاد ارتباط احساسی
- مناسب برای برندهای کوچک
- افزایش تعامل مخاطبان با برند
- قابلیت اجرا در مکانها و زمانهای متنوع
- ایجاد تمایز از رقبا
- افزایش یادآوری برند در ذهن مخاطب
- امکان اندازهگیری سریع نتایج
- تشویق مخاطبان به مشارکت فعال
- جذابیت بالا برای مخاطبان هدف
- امکان سفارشیسازی بر اساس فرهنگ و نیازهای محلی
- قدرت تأثیرگذاری بالا حتی با پیامهای ساده
- افزایش تبلیغات دهان به دهان
انواع بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی به دلیل ویژگیهای خاص خود، یک رویکرد بسیار خلاقانه و غیررسمی است که به برندها کمک میکند تا با کمترین هزینه بیشترین تأثیر را بر مخاطبان بگذارند. این نوع بازاریابی معمولاً از روشهای غیرمتعارف و جلب توجه سریع استفاده میکند تا برندها بتوانند پیام خود را به صورت ماندگار در ذهن مشتریان ثبت کنند. در ادامه، انواع مختلف بازاریابی چریکی را به تفصیل بررسی خواهیم کرد:
۱) بازاریابی محیطی
بازاریابی محیطی به معنای استفاده خلاقانه از محیطهای عمومی و فضاهای شهری برای جلب توجه مخاطبان است. این نوع بازاریابی معمولاً از مکانها و موقعیتهای غیرمنتظره برای ایجاد ارتباط با مخاطب استفاده میکند و با طراحی خاص، مخاطبان را در موقعیتهایی قرار میدهد که تجربهای فراموشنشدنی داشته باشند. ویژگی اصلی این نوع بازاریابی، جذابیت بصری و تعامل غیرمستقیم با محیط است که به مخاطب احساس تازگی و شگفتی میدهد. در بازاریابی محیطی، برندها بهدنبال استفاده از فضاهای عمومی برای تبلیغ محصولات خود هستند بهگونهای که مخاطب متوجه تبلیغ بودن آنها نمیشود.
مثالهایی از بازاریابی محیطی:
- نقاشیهای سهبعدی روی پیادهروها: یکی از روشهای بسیار جذاب و شگفتانگیز در بازاریابی محیطی، استفاده از نقاشیهای سهبعدی است که روی سطح زمین کشیده میشوند. این نقاشیها بهگونهای طراحی میشوند که وقتی از زاویه خاصی نگاه کنید، تصویری شگفتانگیز ایجاد میکنند.
- طراحی غیرمعمول ایستگاههای اتوبوس: در این روش، ایستگاههای اتوبوس بهصورت خلاقانه طراحی میشوند تا توجه افراد را جلب کنند. برای مثال، میتوان در اطراف ایستگاهها تابلوهای دیجیتال، تابلوهای سهبعدی، یا حتی عناصر تعاملی قرار داد.
- ایجاد آثار هنری در مکانهای عمومی: برندها میتوانند آثار هنری موقتی را در فضاهای عمومی ایجاد کنند که مخاطبان را ترغیب به توقف و تعامل با محیط کنند. این آثار میتوانند بهصورت مجسمهها، تابلوهای هنری، یا حتی آثار نورپردازی باشند.
در ادامه بخوانید: افزایش فروش به شیوه توماج
۲) بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی بهطور خاص بر پخش سریع محتوای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی و فضای آنلاین تمرکز دارد. ویژگی اصلی این نوع بازاریابی این است که محتوا باید به گونهای طراحی شود که به سرعت توجه مخاطب را جلب کرده و او را ترغیب به اشتراکگذاری کند. برای موفقیت در بازاریابی ویروسی، محتوا باید جذاب، سرگرمکننده و اغلب احساسی باشد تا مردم را به اشتراکگذاری آن ترغیب کند. این نوع بازاریابی معمولاً از شبکههای اجتماعی برای انتشار سریع استفاده میکند و از تأثیرگذارها و اینفلوئنسرها بهره میبرد تا پیام بهطور وسیعتری منتشر شود.
مثالهایی از بازاریابی ویروسی:
- چالشها و مسابقات آنلاین: بهعنوان مثال، چالشهایی مانند “Ice Bucket Challenge” که در آن افراد با انجام یک فعالیت خاص، یک پیام اجتماعی را به اشتراک میگذارند، میتواند بهطور ویروسی در شبکههای اجتماعی پخش شود.
- ویدیوهای طنز و خندهدار: محتوای خندهدار و سرگرمکننده میتواند به سرعت در میان مخاطبان پخش شده و توجه میلیونها نفر را جلب کند.
۳) بازاریابی تجربی
بازاریابی تجربی بهطور مستقیم به مخاطب فرصتی میدهد تا با محصول یا برند تعامل داشته باشد. ویژگی اصلی این نوع بازاریابی، ایجاد تجربیات ملموس و ماندگار است که به مشتریان این امکان را میدهد تا با برند ارتباطی عمیقتر برقرار کنند. این نوع بازاریابی معمولاً از طریق رویدادها، نمایشگاهها و تجربیات تعاملی با مشتریان انجام میشود. هدف این است که برندها بهوسیله ایجاد لحظات خاص و به یادماندنی، ارتباط عاطفی با مشتریان برقرار کنند.
مثالهایی از بازاریابی تجربی:
- غرفههای آزمایشی در نمایشگاهها: برندها میتوانند غرفههایی در نمایشگاهها و فستیوالها ایجاد کنند که به مشتریان اجازه دهند محصولات را امتحان کنند یا در تجربههای ویژه شرکت کنند.
- رویدادهای ویژه برند: برخی برندها رویدادهایی خاص برگزار میکنند که در آن مشتریان میتوانند تجربههای منحصر به فردی از برند داشته باشند. بهعنوان مثال، یک برند نوشیدنی میتواند یک جشن شبانه برگزار کند که در آن نوشیدنیهای جدید خود را به نمایش بگذارد و از مشتریان دعوت کند تا آنها را امتحان کنند.
در ادامه بخوانید: بازاریابی حسی چیست؟
۴) بازاریابی مخفی
بازاریابی مخفی بهگونهای است که محصول یا خدمت به طور غیرمستقیم و به شکلی که مخاطب متوجه نشود در حال مشاهده تبلیغ است، معرفی میشود. این نوع بازاریابی معمولاً از افراد مشهور، اینفلوئنسرها یا شخصیتهای عمومی برای تبلیغ غیرمستقیم محصولات استفاده میکند. ویژگی این نوع بازاریابی این است که تبلیغ بهگونهای صورت میگیرد که مخاطب هیچگاه متوجه نمیشود که در حال تماشای یک تبلیغ است. در این روش، برندها از تأثیرگذاری غیرمستقیم و اغلب طبیعی برای معرفی محصول استفاده میکنند.
مثالهایی از بازاریابی مخفی:
- استفاده از اینفلوئنسرها: بسیاری از برندها از اینفلوئنسرها برای تبلیغ محصولات خود استفاده میکنند. این اینفلوئنسرها معمولاً در شرایطی غیرمستقیم محصول را معرفی میکنند و مخاطب متوجه نمیشود که در حال تماشای تبلیغ است.
- نمایش محصولات در فیلمها یا سریالها: در این نوع بازاریابی، محصولات در فیلمها یا سریالها بهطور طبیعی نمایش داده میشوند. برای مثال، یک برند خودروسازی میتواند اتومبیلهای خود را در فیلمهای پرطرفدار نشان دهد.
۵) بازاریابی در خیابان
بازاریابی خیابانی شامل استفاده از مکانهای عمومی و فضاهای شهری برای جلب توجه به برند است. این نوع بازاریابی معمولاً شامل فعالیتهای خلاقانه و تعاملی در خیابانها یا سایر مکانهای عمومی میشود که مخاطبان را بهطور غیرمنتظره با برند مواجه میکند. ویژگی اصلی این نوع بازاریابی، تعامل مستقیم با مخاطبان در محیطهای عمومی است که به برند این امکان را میدهد تا بهطور زنده و واقعی با مشتریان ارتباط برقرار کند. هدف این است که با استفاده از خلاقیت، برند در محیطهای شلوغ و پرتردد دیده شود.
مثالهایی از بازاریابی در خیابان:
- نمایشهای خیابانی: برندها میتوانند نمایشهای خیابانی خلاقانهای برگزار کنند که توجه مردم را جلب کرده و آنها را به تعامل با برند ترغیب کند.
- آثار هنری موقت: نصب آثار هنری غیرمعمول در مکانهای عمومی، مانند مجسمهها یا تابلوهای جالب، میتواند مخاطبان را بهطور غیرمستقیم به برند جذب کند.
با استفاده از این روشهای مختلف بازاریابی چریکی، برندها میتوانند کمپینهایی خلاقانه و موثر طراحی کنند که نه تنها مخاطبان را جذب کند، بلکه تأثیر بلندمدتی بر آنها بگذارد.
چالشهای بازاریابی چریکی
اجرای بازاریابی چریکی با وجود جذابیتها و مزایای زیاد، چالشهایی نیز به همراه دارد که میتوانند تأثیرگذاری این روش را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه به برخی از مهمترین این چالشها میپردازیم:
ریسک بالا
بازاریابی چریکی معمولاً بر پایه ایدههای غیرمعمول و غافلگیرکننده است. همین ویژگی میتواند باعث واکنشهای منفی از سوی مخاطبان یا حتی سوءتفاهمهایی شود که به اعتبار برند آسیب بزند. علاوه بر این، اگر ایده به درستی اجرا نشود یا با فرهنگ مخاطبان همخوانی نداشته باشد، ممکن است کمپین به طور کلی شکست بخورد و منابع صرفشده هدر برود.نیاز به خلاقیت مداوم
یکی از بزرگترین چالشهای این نوع بازاریابی، نیاز به تولید مداوم ایدههای خلاقانه و نوآورانه است. تکرار ایدههای قدیمی یا استفاده از طرحهایی که قبلاً دیده شدهاند، میتواند تأثیر منفی بر مخاطبان بگذارد و جذابیت کمپین را کاهش دهد. همچنین، خلاقیت باید با اهداف برند و مخاطبان هدف هماهنگ باشد، که این خود نیازمند تلاش و زمان بیشتری است.عدم پیشبینی نتایج
بازاریابی چریکی به دلیل ماهیت غیرمتعارف خود، همیشه نتایج قابل پیشبینی ندارد. ممکن است یک کمپین بازخورد بسیار خوبی بگیرد و به موفقیت بزرگی منجر شود، یا برعکس، نتواند توجه کافی را جلب کند. این عدم قطعیت میتواند برای کسبوکارها، بهویژه کسبوکارهای کوچک با منابع محدود، یک چالش جدی باشد.واکنشهای فرهنگی و اجتماعی
یک ایده ممکن است در یک منطقه جغرافیایی یا بین یک گروه مخاطب به خوبی عمل کند، اما در منطقه یا فرهنگی دیگر باعث سوءتفاهم یا حتی واکنش منفی شود. برندها باید دقت زیادی داشته باشند که ایدههایشان با ارزشها و حساسیتهای فرهنگی مخاطبان هماهنگ باشد.نیاز به هماهنگی تیمی بالا
بازاریابی چریکی اغلب به یک تیم هماهنگ و کارآمد نیاز دارد. از ایدهپردازی تا اجرا و نظارت، همه مراحل باید با دقت و همکاری تیمی پیش برود. هرگونه اشتباه در یکی از این مراحل میتواند کل کمپین را تحت تأثیر قرار دهد.وابستگی به ویروسی شدن
یکی از اهداف بازاریابی چریکی، ویروسی شدن پیام است. اما این موضوع کاملاً به واکنش مخاطبان و میزان اشتراکگذاری آنها بستگی دارد، که ممکن است همیشه مطابق انتظار نباشد. اگر پیام به اندازه کافی جذاب یا مناسب نباشد، احتمال ویروسی شدن آن کاهش مییابد.محدودیت در دسترسی به همه مخاطبان
بازاریابی چریکی معمولاً برای گروه خاصی از مخاطبان طراحی میشود و ممکن است برای جذب تمامی بخشهای بازار مناسب نباشد. این موضوع میتواند باعث محدود شدن دامنه تأثیرگذاری کمپین شود.مشکلات قانونی یا اخلاقی
برخی از ایدههای بازاریابی چریکی ممکن است با قوانین محلی یا اصول اخلاقی تعارض داشته باشند. برای مثال، تبلیغاتی که از فضاهای عمومی استفاده میکنند، ممکن است نیاز به مجوزهای خاصی داشته باشند. در صورت عدم رعایت این موارد، برند با جریمه یا مشکلات قانونی روبهرو میشود.
نمونههای موفق بازاریابی چریکی
در این بخش به چند نمونه از کمپینهای موفق بازاریابی چریکی اشاره میکنیم:
کمپین کوکاکولا: ماشین شادی
کوکاکولا در یکی از کمپینهای خود، دستگاههای فروش خودکار را طوری طراحی کرد که علاوه بر نوشیدنی، هدایا و پیامهای شادیآور به مشتریان ارائه دهد. این اقدام باعث جلب توجه و ایجاد یک تجربه خوشایند برای مشتریان شد.کیت کت و نیمکت شکلاتی
شرکت کیت کت، نیمکتهای پارک را به شکل شکلات طراحی کرد. این کار حس خوردن شکلات در فضای باز را به مخاطبان منتقل میکرد و کاملاً با هویت برند همخوانی داشت.
مکدونالد: خطوط عابر پیاده
مکدونالد خطوط عابر پیاده را به شکل سیبزمینیهای سرخکرده طراحی کرد که توجه بسیاری را جلب کرد. این حرکت خلاقانه به نوعی معرفی غیرمستقیم محصول بود که در ذهن مخاطبان باقی ماند.
چگونه بازاریابی چریکی موفقی داشته باشیم؟
سخن پایانی:
بازاریابی چریکی، همانند یک شوک خلاقانه در دنیای تبلیغات است. این روش، با به کارگیری ابتکار، جلب توجه و ایجاد تجربههای ماندگار، میتواند برند شما را از میان هیاهوی تبلیغات سنتی بیرون کشیده و به مرکز توجه تبدیل کند. اما موفقیت در این مسیر نیاز به جسارت، خلاقیت و برنامهریزی دقیق دارد. بنابراین، اگر به دنبال راهی متفاوت برای تبلیغ کسبوکار خود هستید، بازاریابی چریکی فرصتی است که باید آن را از دست ندهید. فراموش نکنید که گاهی بزرگترین تاثیرات، از کوچکترین ایدهها شروع میشوند. پس آماده باشید که دنیا را با خلاقیت خود شگفتزده کنید!
فرم درخواست مشاوره دوره آموزشی
مشاوره آموزشی رایگان
شما این فرصت را دارید، با تکمیل فرم زیر، قبل از انتخاب دوره آموزشی مناسب خود، از مشاوره رایگان کارشناسان آموزشی مجموعه فراکوچ استفاده نمائید.
خیلی جالب بود! این روش باعث میشه برندها از دیگر رقبا متمایز بشن.
یکی از بهترین تجربیاتم در زمینه بازاریابی چریکی، وقتی بود که برای یه برند، تبلیغات توی محیطهای عمومی طراحی کردیم. مردم واقعاً جذب شدن و خیلی از اون تبلیغ صحبت میکردن.
ولی توی ایران خیلی کمرنگه این نوع تبلیغات دلیلش چیه؟
استفاده از نقاشیهای سهبعدی روی پیادهروها واقعا میتونه خیلی توجه جلب کنه! فکر کنم خیلی جالب بشه اگه برندها از این روش استفاده کنن.
ولی همیشه هم جواب نمیده بعضی وقتا من دیدم باعث تمسخر برند میشه. باید دقت کنن برند ها که کدوم روش گوریلا مارکتینگ رو انتخاب میکنن
چند وقت پیش توی اوپال یه ایونت باحالی دیدم یه بادکنک بزرگ بالا سرمون ترکید یه سری کاغذ ریخت رو سر مردم تو هر کدومش اسم یه جایزه ای رو نوشته بود. هر کی یه کاغذ برمیداشت میرفت بهشون میداد جایزشو میگرفت. انقدر برام جالب بود از اون به بعد همش از محصولاتشون خرید میکنم.