کوچینگ عملکرد چیست و چه کاربردی دارد؟

خانه » مقالات فراکوچ » کوچینگ، مدل ها و گرایش ها » کوچینگ عملکرد چیست و چه کاربردی دارد؟

کوچینگ عملکرد یکی از ابزارهای مؤثر برای بهبود و ارتقای عملکرد فردی و گروهی است. در این فرآیند، افراد تحت هدایت یک مربی یا کوچ قرار می‌گیرند تا بتوانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و به اهداف خود دست یابند. در این مقاله، به‌طور جامع و با جزئیات به مفهوم کوچینگ عملکرد، فرآیندها، تکنیک‌ها، مزایا، چالش‌ها و تفاوت‌های آن با سایر انواع کوچینگ پرداخته می‌شود.

چکیده مقاله

کوچینگ عملکرد ابزاری قدرتمند برای ارتقای عملکرد فردی و تیمی است که با هدایت یک مربی یا کوچ، افراد می‌توانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و به اهداف خود برسند. این فرآیند با تعیین اهداف مشخص، تحلیل وضعیت فعلی، طراحی برنامه عملیاتی و ارزیابی پیشرفت انجام می‌شود. تمرکز بر بهبود مهارت‌های شغلی، افزایش بهره‌وری و رضایت شغلی از مهم‌ترین مزایای کوچینگ عملکرد هستند. با استفاده از تکنیک‌هایی مانند سوالات باز و بازخورد سازنده، کوچینگ عملکرد به افراد کمک می‌کند تا به طور مستمر در مسیر موفقیت پیشرفت کنند.

کوچینگ عملکرد چیست؟

کوچینگ عملکرد (Performance Coaching) فرآیندی است که در آن یک مربی به فرد یا تیمی کمک می‌کند تا عملکرد خود را بهبود بخشیده و به اهداف شغلی، فردی یا سازمانی خود دست یابد. این نوع کوچینگ، برخلاف کوچینگ زندگی که بیشتر بر روی جنبه‌های عمومی زندگی فرد تمرکز دارد، به‌طور خاص بر روی بهبود عملکرد در محیط‌های کاری و شغلی تمرکز می‌کند. کوچینگ عملکرد به افراد کمک می‌کند تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف خود، فرآیندهای کاری خود را بهینه کرده و به نتایج مطلوب دست یابند.

ویژگی‌های اصلی کوچینگ عملکرد

  1. تمرکز بر اهداف خاص: در کوچینگ عملکرد، هدف‌گذاری دقیق و مشخص صورت می‌گیرد. این اهداف می‌توانند شامل بهبود مهارت‌های خاص، ارتقای بهره‌وری، یا دستیابی به نتایج شغلی مشخص باشند.

  2. فرآیند مستمر: کوچینگ عملکرد یک فرآیند پیوسته است که نیاز به ارزیابی و بازنگری مداوم دارد. در این فرآیند، پیشرفت‌ها و چالش‌ها به‌طور منظم بررسی می‌شود.

  3. ارتباط مستمر با کوچ: کوچینگ عملکرد نیازمند یک رابطه قوی و مستمر بین کوچ و فرد است. این رابطه می‌تواند به فرد کمک کند تا در مسیر بهبود و پیشرفت خود ثابت‌قدم باشد.

چرا کوچینگ عملکرد مهم است؟

در دنیای امروز، رقابت‌های شغلی و فشارهای کاری باعث شده‌اند که بسیاری از افراد به دنبال روش‌هایی برای بهبود عملکرد خود باشند. کوچینگ عملکرد می‌تواند به افراد کمک کند تا در این مسیر موفق شوند. در این بخش، به برخی از دلایل اهمیت کوچینگ عملکرد پرداخته می‌شود:

۱) افزایش بهره‌وری فردی و تیمی

با استفاده از کوچینگ عملکرد، افراد می‌توانند بهره‌وری خود را افزایش دهند. این امر از طریق شناسایی و بهبود نقاط ضعف، بهینه‌سازی فرآیندها و استفاده از نقاط قوت فردی و گروهی انجام می‌شود. در محیط‌های کاری، این افزایش بهره‌وری می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی در موفقیت سازمان داشته باشد.

۲) توسعه مهارت‌های شغلی

یکی از اهداف اصلی کوچینگ عملکرد، توسعه مهارت‌های شغلی است. افراد می‌توانند با کمک کوچ خود مهارت‌های خاصی را یاد بگیرند و آن‌ها را در محیط کاری خود به‌کار گیرند. این مهارت‌ها می‌توانند شامل مهارت‌های رهبری، ارتباطات، مدیریت زمان و حتی مهارت‌های فنی باشند.

۳) افزایش رضایت شغلی

افرادی که در مسیر کوچینگ عملکرد قرار می‌گیرند، معمولاً احساس رضایت بیشتری از شغل خود دارند. زیرا آن‌ها به‌طور فعال در تلاش برای بهبود خود هستند و از پیشرفت‌هایی که در این مسیر دارند، لذت می‌برند.

 

فرآیند کوچینگ عملکرد به چه شکل است؟

فرآیند کوچینگ عملکرد معمولاً از مراحل مختلفی تشکیل می‌شود که هدف آن‌ها کمک به فرد یا تیم برای بهبود عملکرد و رسیدن به اهداف است. این مراحل به‌طور دقیق طراحی شده‌اند تا بتوانند بهترین نتایج را در جهت توسعه و بهبود مهارت‌ها و توانمندی‌های فردی و تیمی به ارمغان بیاورند. در ادامه، به تشریح هر یک از این مراحل و چگونگی اجرای آن‌ها پرداخته می‌شود.

۱) تعیین هدف

یکی از ابتدایی‌ترین و حیاتی‌ترین مراحل در فرآیند کوچینگ عملکرد، تعیین هدف است. در این مرحله، فرد یا تیم و کوچ با هم همکاری می‌کنند تا اهدافی مشخص و دقیق را شناسایی و تعیین کنند. این اهداف باید به‌طور واضح و شفاف بیان شوند تا قابل اندازه‌گیری و ارزیابی باشند.

ویژگی‌های هدف‌گذاری موفق در کوچینگ عملکرد:

  • خاص بودن: هدف باید دقیقاً مشخص کند که فرد یا تیم چه چیزی می‌خواهد به دست آورد.
  • قابل اندازه‌گیری: باید شاخص‌هایی وجود داشته باشد که نشان دهند فرد به هدف خود نزدیک شده است یا نه.
  • قابل دستیابی: هدف باید واقع‌بینانه و در دسترس باشد، به‌طوری که فرد یا تیم توانایی رسیدن به آن را داشته باشند.
  • مربوط بودن: هدف باید با نیازها و خواسته‌های فرد یا تیم مرتبط باشد.
  • محدودیت زمانی: برای هر هدف باید یک بازه زمانی مشخص برای دستیابی به آن تعیین شود.

مثال: اگر فردی در موقعیت رهبری است و هدفش بهبود مهارت‌های رهبری است، می‌تواند هدف خود را به این شکل تعیین کند: “افزایش توانایی در مدیریت تیم‌های بزرگ طی شش ماه آینده.”

 

در ادامه بخوانید: هدف چیست؟ چگونه اهداف Smart داشته باشیم؟

۲) تحلیل وضعیت فعلی

قبل از هر گونه اقدام، باید وضعیت فعلی فرد یا تیم به‌طور دقیق مورد تحلیل قرار گیرد. این تحلیل به کوچ کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف موجود را شناسایی کند و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهایی که ممکن است بر عملکرد فرد یا تیم تأثیر بگذارند را شناسایی نماید.

عناصر تحلیل وضعیت فعلی:

  • نقاط قوت: چه مهارت‌ها یا ویژگی‌هایی فرد یا تیم را قادر می‌سازد تا عملکرد بهتری داشته باشد؟
  • نقاط ضعف: در چه زمینه‌هایی فرد یا تیم به بهبود نیاز دارند؟
  • فرصت‌ها: چه فرصت‌هایی در محیط کاری یا زندگی وجود دارد که می‌تواند به رشد و پیشرفت کمک کند؟
  • تهدیدها: چه عواملی ممکن است مانع پیشرفت فرد یا تیم شوند؟

تحلیل وضعیت فعلی کمک می‌کند تا فرد یا تیم بتوانند بر روی نقاط ضعف خود کار کنند و از نقاط قوت‌شان بهره‌برداری بیشتری داشته باشند. به‌عنوان مثال، ممکن است فردی در زمینه ارتباطات بین فردی بسیار موفق باشد، اما در مدیریت زمان و اولویت‌بندی وظایف مشکل داشته باشد. این تحلیل باعث می‌شود که کوچ بتواند تمرکز بیشتری بر روی بهبود مهارت‌های مدیریت زمان داشته باشد.

 

۳) طراحی برنامه عملیاتی

پس از تعیین اهداف و تحلیل وضعیت فعلی، مرحله بعدی طراحی برنامه عملیاتی است. در این مرحله، کوچ به‌طور دقیق اقداماتی را مشخص می‌کند که فرد یا تیم باید انجام دهند تا به اهداف خود دست یابند. برنامه عملیاتی باید به‌گونه‌ای طراحی شود که هم قابل پیگیری باشد و هم به فرد یا تیم کمک کند تا به‌طور مؤثر و کارآمد به هدف‌های خود برسند.

ویژگی‌های برنامه عملیاتی مؤثر:

  • واقع‌بینانه بودن: برنامه باید عملی و بر اساس واقعیت‌ها و منابع موجود باشد.
  • قابلیت پیگیری: باید شاخص‌ها و مراحل واضحی وجود داشته باشد تا فرد بتواند پیشرفت خود را ارزیابی کند.
  • شخصی‌سازی: برنامه باید متناسب با ویژگی‌ها و نیازهای فرد یا تیم طراحی شود.
  • شفافیت: تمام مراحل و اقدامات باید به‌طور واضح مشخص شوند تا فرد بداند که چه کارهایی باید انجام دهد.

مثال: اگر هدف فرد بهبود مهارت‌های رهبری است، برنامه عملیاتی ممکن است شامل جلسات آموزشی هفتگی در زمینه مدیریت تیم، خواندن کتاب‌های مرتبط با رهبری، و دریافت بازخورد از اعضای تیم باشد.

 

۴) ارزیابی پیشرفت

در این مرحله، کوچ باید به‌طور منظم پیشرفت فرد یا تیم را ارزیابی کند. ارزیابی پیشرفت نه‌تنها به‌عنوان ابزاری برای اندازه‌گیری موفقیت در دستیابی به اهداف عمل می‌کند، بلکه فرصتی است برای اصلاح مسیر و بهبود بیشتر عملکرد. این ارزیابی می‌تواند از طریق جلسات بازخورد، ارزیابی‌های کیفی یا کمی و استفاده از دیگر ابزارهای اندازه‌گیری انجام شود.

روش‌های ارزیابی پیشرفت:

  • جلسات بازخورد: کوچ به‌طور دوره‌ای با فرد یا تیم جلسات بازخورد برگزار می‌کند تا بررسی کند که چقدر از هدف فاصله دارند و چه تغییراتی باید در برنامه اعمال شود.
  • ارزیابی‌های کیفی: این ارزیابی‌ها ممکن است شامل نظرسنجی‌ها یا مصاحبه‌های فردی با اعضای تیم یا خود فرد باشد.
  • ارزیابی‌های کمی: این ارزیابی‌ها ممکن است شامل اندازه‌گیری عملکرد فرد در انجام وظایف خاص یا ارزیابی‌های عددی از پیشرفت‌های قابل مشاهده باشد.

هدف از این ارزیابی‌ها این است که مطمئن شویم فرد یا تیم در مسیر درست قرار دارند و به‌طور مداوم در حال پیشرفت هستند. همچنین، این ارزیابی‌ها به کوچ این امکان را می‌دهند که اگر نیاز باشد، برنامه عملیاتی را تنظیم مجدد کرده و اقدامات بهتری برای رسیدن به اهداف اتخاذ کند.

 

تکنیک‌های مؤثر در کوچینگ عملکرد

کوچینگ عملکرد برای دستیابی به نتایج مطلوب به مجموعه‌ای از تکنیک‌های علمی و عملی نیاز دارد که به افراد یا تیم‌ها کمک می‌کند توانایی‌ها و عملکرد خود را به حداکثر برسانند. این تکنیک‌ها نه‌تنها بر اساس تجربه، بلکه با استفاده از اصول روانشناسی، مدیریت و آموزش طراحی شده‌اند. در ادامه، برخی از تکنیک‌های مؤثر در کوچینگ عملکرد را به‌طور مفصل بررسی می‌کنیم.

۱) استفاده از سوالات باز

سوالات باز یکی از پایه‌های اصلی کوچینگ عملکرد است که فرد را به تفکر عمیق‌تر و جستجوی پاسخ‌های شخصی‌تر تشویق می‌کند. این نوع سوالات به کوچ کمک می‌کنند تا فرد را در مسیر کشف خود هدایت کند و در عین حال اطلاعات بیشتری از وضعیت ذهنی و عملکرد او به دست آورند.

ویژگی‌های سوالات باز:

  • آغاز شدن با کلماتی مثل “چطور”، “چرا”، “چه چیزی”، “چه کسی”.
  • تحریک‌کننده تفکر خلاق و تحلیلی.
  • اجتناب از پاسخ‌های کوتاه بله یا خیر.

نمونه سوالات باز در کوچینگ عملکرد:

  • “چطور می‌توانی از منابع موجود برای بهبود عملکرد خود استفاده کنی؟”
  • “چرا این هدف برای تو اهمیت دارد؟”
  • “چه عواملی مانع رسیدن تو به موفقیت شده‌اند؟”

 

۲) بازخورد سازنده و هدفمند

بازخورد سازنده یکی از ابزارهای کلیدی کوچینگ عملکرد است. این بازخورد باید به‌گونه‌ای ارائه شود که نه‌تنها نقاط ضعف را مشخص کند، بلکه راه‌حل‌های عملی برای بهبود ارائه دهد.

اصول بازخورد سازنده:

  • دقیق بودن: بازخورد باید به‌طور خاص بر روی یک موضوع متمرکز باشد.
  • زمان‌بندی مناسب: بازخورد باید به موقع و در شرایط مناسب ارائه شود.
  • مثبت و منفی با هم: بازخورد باید شامل نکات مثبت برای تقویت اعتماد به نفس و نکات منفی برای بهبود باشد.

نمونه‌ای از بازخورد سازنده:

  • “تو در ارائه ایده‌هایت به تیم بسیار خوب عمل می‌کنی، اما اگر بتوانی برنامه‌ریزی دقیق‌تری برای مدیریت زمان داشته باشی، تأثیرگذاری بیشتری خواهی داشت.”

 

۳) تکنیک‌های روانشناسی در کوچینگ

کوچ‌ها از تکنیک‌های روانشناسی برای تقویت انگیزه، اعتماد به نفس و مقابله با موانع ذهنی استفاده می‌کنند. این تکنیک‌ها شامل روش‌هایی است که به افراد کمک می‌کند باورهای محدودکننده خود را شناسایی و تغییر دهند.

برخی تکنیک‌های روانشناسی رایج:

  • ایجاد انگیزه درونی: به فرد کمک کنید تا دلایل شخصی خود برای دستیابی به هدف را پیدا کند.
  • تقویت اعتماد به نفس: تمرکز بر موفقیت‌های گذشته و نقاط قوت فرد.
  • مدیریت استرس: آموزش تکنیک‌های آرام‌سازی مانند تنفس عمیق یا مدیتیشن برای مقابله با فشارها.

مثال عملی: اگر فردی به دلیل شکست‌های گذشته دچار ترس از شکست شده باشد، کوچ می‌تواند از او بخواهد تا لیستی از موفقیت‌های خود تهیه کند و به او نشان دهد که توانایی غلبه بر چالش‌ها را دارد.

 

۴) تکنیک بازتاب (Reflection)

این تکنیک به فرد کمک می‌کند تا درباره اقدامات، رفتارها و نتایج خود تأمل کند و از این طریق یادگیری بیشتری داشته باشد. بازتاب به کوچ اجازه می‌دهد تا فرد را به سمت کشف خود و یافتن راه‌حل‌های مناسب هدایت کند.

روش‌های بازتاب:

  • پرسیدن سوالاتی مانند: “چه چیزی از این تجربه یاد گرفتی؟”
  • تشویق فرد به مستندسازی تجربیات خود.
  • مرور جلسات گذشته برای بررسی پیشرفت‌ها.

 

۵) تعیین مراحل کوچک و قابل دستیابی

گاهی اهداف بزرگ می‌توانند برای فرد دلهره‌آور باشند. تقسیم این اهداف به مراحل کوچک‌تر و قابل دستیابی می‌تواند به حفظ انگیزه و ایجاد حس موفقیت کمک کند.

مزایای این تکنیک:

  • کاهش استرس ناشی از اهداف بزرگ.
  • افزایش احتمال دستیابی به موفقیت.
  • ایجاد حس پیشرفت تدریجی.

مثال عملی: اگر هدف فرد “بهبود مهارت‌های رهبری” باشد، می‌توان آن را به مراحل کوچک‌تری مانند “افزایش تعامل با تیم”، “مطالعه یک کتاب در زمینه رهبری” و “شرکت در یک کارگاه آموزشی” تقسیم کرد.

 

۶) استفاده از مدل GROW

مدل GROW یکی از رایج‌ترین چارچوب‌ها در کوچینگ عملکرد است که شامل چهار مرحله است:

  1. Goal (هدف): تعیین هدف مشخص.
  2. Reality (واقعیت): بررسی وضعیت فعلی.
  3. Options (گزینه‌ها): شناسایی راه‌حل‌های ممکن.
  4. Will (اراده): برنامه‌ریزی برای اقدامات عملی.

نمونه کاربرد مدل GROW:

  • هدف: افزایش بهره‌وری در کار.
  • واقعیت: فرد زمان زیادی را صرف وظایف غیرضروری می‌کند.
  • گزینه‌ها: استفاده از ابزارهای مدیریت زمان، اولویت‌بندی وظایف.
  • اراده: تعهد به استفاده از تکنیک‌های مدیریت زمان طی دو هفته آینده.

در ادامه بخوانید: تکنیک GROW چیست؟

 

۷) تقویت خودآگاهی

خودآگاهی پایه و اساس بهبود عملکرد است. کوچ می‌تواند از تکنیک‌هایی مانند پرسیدن سوالات شخصی، ارزیابی نقاط قوت و ضعف، و تحلیل رفتارهای گذشته استفاده کند تا فرد را به خودآگاهی بیشتری برساند.

مثال‌هایی از سوالات خودآگاهی:

  • “چه زمانی احساس می‌کنی بهترین عملکرد را داری؟”
  • “چه عواملی باعث می‌شود انگیزه‌ات را از دست بدهی؟”
  • “در چه زمینه‌هایی نیاز به پیشرفت داری؟”

 

مزایای کوچینگ عملکرد برای سازمان‌ها

در کنار فواید فردی، کوچینگ عملکرد می‌تواند مزایای قابل‌توجهی برای سازمان‌ها نیز داشته باشد. برخی از این مزایا عبارتند از:

بهبود کارایی تیم‌ها

با استفاده از کوچینگ عملکرد، سازمان‌ها می‌توانند کارایی تیم‌های خود را بهبود بخشند. این امر به‌ویژه در تیم‌هایی که با مشکلات ارتباطی یا مدیریتی روبه‌رو هستند، مؤثر است.

تقویت فرهنگ سازمانی

کوچینگ عملکرد می‌تواند به ایجاد فرهنگی از یادگیری، بهبود مستمر و مسئولیت‌پذیری کمک کند. این فرهنگ می‌تواند به‌طور کلی باعث ارتقای سازمان و کاهش مشکلات مدیریتی شود.

کاهش نرخ ترک خدمت

کارکنانی که در فرآیند کوچینگ عملکرد قرار می‌گیرند و از حمایت‌های مربی بهره‌مند می‌شوند، معمولاً رضایت بیشتری از شغل خود دارند و در نتیجه احتمال ترک خدمت آن‌ها کاهش می‌یابد.

 

روش‌های ارزیابی و اندازه‌گیری در کوچینگ عملکرد

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های کوچینگ عملکرد، ارزیابی و اندازه‌گیری پیشرفت است. برای اینکه بتوانیم تأثیر کوچینگ را بسنجیم، باید از ابزارهای مختلفی برای ارزیابی استفاده کنیم.

۱٫ بازخورد ۳۶۰ درجه

بازخورد ۳۶۰ درجه یکی از روش‌های رایج ارزیابی است که در آن، فرد از همکاران، مدیران، و حتی خود فرد بازخورد دریافت می‌کند. این نوع ارزیابی می‌تواند به‌طور جامع‌تر نقاط قوت و ضعف فرد را شناسایی کند و به کوچ کمک کند تا برنامه‌های بهبود دقیق‌تری طراحی کند.

۲٫ ارزیابی‌های کیفی و کمی

در کوچینگ عملکرد، ارزیابی‌های کیفی و کمی به‌طور همزمان استفاده می‌شوند. ارزیابی‌های کمی می‌توانند شامل معیارهایی مانند افزایش فروش، کاهش هزینه‌ها، یا بهبود بهره‌وری باشند. ارزیابی‌های کیفی نیز به بررسی ویژگی‌های نرم‌تری مانند افزایش اعتماد به نفس، بهبود روابط تیمی، یا ارتقای مهارت‌های رهبری می‌پردازند.

۳٫ شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI)

شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) ابزارهای مهمی برای اندازه‌گیری پیشرفت در کوچینگ عملکرد هستند. این شاخص‌ها به فرد یا تیم کمک می‌کنند تا وضعیت خود را در زمینه‌های خاص ارزیابی کنند. به‌عنوان مثال، KPIها می‌توانند شامل میزان افزایش بهره‌وری، تعداد پروژه‌های تکمیل‌شده، یا درصد بهبود در کیفیت کار باشند.

 

چالش‌ها و موانع در کوچینگ عملکرد

اگرچه کوچینگ عملکرد مزایای زیادی دارد، اما در مسیر آن موانع و چالش‌هایی نیز وجود دارند که باید به‌طور مؤثر مدیریت شوند. در این بخش، به برخی از چالش‌های رایج در این فرآیند پرداخته می‌شود.

مقاومت در برابر تغییرات

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در کوچینگ عملکرد، مقاومت افراد در برابر تغییر است. برخی از افراد ممکن است از تغییرات جدید ترس داشته باشند یا احساس کنند که توانایی لازم برای اعمال تغییرات را ندارند. در این شرایط، کوچ باید از تکنیک‌های انگیزشی و حمایتی استفاده کند تا فرد را در مسیر تغییر قرار دهد.

عدم تطابق اهداف و واقعیت‌ها

در برخی مواقع، اهداف تعیین‌شده در کوچینگ عملکرد ممکن است با واقعیت‌های فرد یا تیم تطابق نداشته باشد. این امر می‌تواند منجر به ناامیدی و کاهش انگیزه شود. بنابراین، ضروری است که اهداف واقع‌بینانه و قابل‌دسترس تعیین شوند و در صورت نیاز، به‌طور مداوم بازنگری شوند.

مشکلات ارتباطی

ارتباطات ضعیف می‌تواند مانع پیشرفت در کوچینگ عملکرد شود. برای جلوگیری از این مشکل، کوچ باید مهارت‌های ارتباطی قوی داشته باشد و مطمئن شود که تمام اطلاعات و بازخوردها به‌طور واضح و شفاف منتقل می‌شوند.

 

سخن پایانی

کوچینگ عملکرد ابزاری بسیار مؤثر برای بهبود عملکرد فردی و سازمانی است. این فرآیند به افراد کمک می‌کند تا نقاط قوت خود را شناسایی کرده و بر اساس آن‌ها به اهداف خود دست یابند. با استفاده از تکنیک‌ها و فرآیندهای مؤثر، کوچینگ عملکرد می‌تواند به افزایش بهره‌وری، رضایت شغلی و موفقیت‌های شغلی کمک کند.

فرم درخواست مشاوره دوره آموزشی

مشاوره آموزشی رایگان

شما این فرصت را دارید، با تکمیل فرم زیر، قبل از انتخاب دوره آموزشی مناسب خود، از مشاوره رایگان کارشناسان آموزشی مجموعه فراکوچ استفاده نمائید.

این مقاله توانسته چقدر به شما کمک کند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *