چکیده مطالب
تمامیت، کوه بدون قله
ما به شما قول میدهیم:
در پایان این مجموعه رهبری، به آنچه برای یک زندگی ایده آل نیاز دارید دسترسی خواهید داشت.
یا بهعبارتدیگر، در پایان این مجموعه رهبری، شما بر پایهای قدرتمند از یک زندگی عالی ایستادهاید.
سلسله مباحث رهبری: مبانی رهبری
محدودیتها: محدودیت ادراکی
مبانی رهبری:
- تمامیت
- اصالت
- هویت و اعمالی که نشاندهنده درک بسیار بالای فرد از دغدغههای شخصی خود است.
- در برابر مشکلات مسئولیتپذیر بودن اولین چهار عامل که پایه و اساس داشتن یک زندگی مطلوب را بنا میکنند
- یک فرد با تمامیت و کامل و جامع
- معتبر بودن
- هویت و اعمالی که نشاندهنده درک بسیار بالای فرد از دغدغههای شخصی خود است.
- در برابر مشکلات مسئولیتپذیر بودن
تمامیت در افراد به چه صورتی است؟
بررسی تمامیت برای یک شخص به میزان تعهدش به حرفی که میزند یا قولی که میدهد، بستگی دارد؛ نه چیزی بیشتر از آن است و نه کمتر. برای اینکه فرد تمامیت داشته باشد، حرف و قول آن شخص باید (همانطور که در فرهنگ لغت تعریف شده است) کامل، جامع، بی کموکاست، بدون نقص، خردمندانه و در شرایط مناسب باشد. سؤال این است که چگونه تعهد نشاندهنده تمامیت شماست؟- آنچه گفتهاید انجام میدهید
- آنچه میدانید انجام میدهید
- آنچه توسط همه کسانی که میخواهید با آنها رابطهای کارا و پویا داشته باشید از شما انتظار میرود انجام دهید (درخواستهای بیاننشده از شما)
- آنچه میگویید همان میشود
- سر حرف خود هستید
- استانداردهای معنوی، اخلاقی و قانونی
- هر آنچه را که گفته اید انجام می دهید.
- هر کاری را که میدانید انجام دهید.
- هر آنچه که از شما انتظار میرود (درخواستهای بیاننشده از شما) توسط تمامی کسانی که میخواهید با آنها یک رابطه کارآمد و پویا داشته باشید.
- آنچه میگویید؛ همان انجام میشود.
- سر حرفی که میزنید، میمانید.
- استانداردهای معنوی، اخلاقی و قانونی

تعهد شما موارد ذیل را مشخص میکند
- آنچه را که گفتهاید: هر آنچه را که گفتهاید انجام خواهید داد یا انجام نخواهید داد (و در صورت انجام، بهموقع انجام دهید). (توجه: درخواستهایی که از شما صورت میگیرد تا زمانی که بهموقع به آنها پاسخ داده باشید تعهد شما نسبت به آن خواهد بود.)
- چیزی را که میدانید: هر کاری را که میدانید یا نمیدانید انجام دهید و در صورت انجام، درست همانطور که میدانید این کار باید انجام شود (و بهموقع) انجام شود؛ مگر اینکه صراحتاً خلاف آن را گفته باشید.
- مواردی را که انتظار میرود (درخواستهای بیاننشده از شما): هر آنچه که از شما انتظار میرود یا خواستهشده و یا توسط کسی که میخواهید با او رابطه کارآمد و پویا داشته باشید، انجام نمیشود (حتی اگر صریحاً بیاننشده باشد) و در صورت انجام، آن را بهموقع انجام دهید، مگر اینکه صراحتاً خلاف آن را گفته باشید. (توجه: آنچه از دیگران انتظار دارید تعهد آنها نسبت به دیگران نیست، شما باید درخواستهای بیاننشده خود را به درخواستهای صریح و شفاف تبدیل کنید.)
- هر چیزی میگویید همان انجام خواهد شد: هرگاه در مورد چیزی یا وضعیتی در هرکجای دنیا تعهدی به دیگران دادهاید، حرف شما یعنی که مایل به پاسخگویی در قبال دیگران باشید که دیگران به این امر معتقد شوند گفتههای شما برایشان معتبر است.
- محکم بر روی حرف و تعهد خود بمانید: آنچه شما نسبت به آن متعهد هستید که به عبارتی یعنی آنچه شما در مورد چگونگی زندگی خود میگویید و به همان دلیلی که میتوانید بدون شک روی آن حساب کنید، خواه در قالب اعلامیهای که به یک یا چند نفر یا حتی به خودتان ارائه شود. همینطور با این محکم ماندن روی حرفتان، به مردم اجازه میدهید باور کنند که شما نسبت به آنها متعهد هستید.
- استانداردهای معنوی، اخلاقی و قانونی: استانداردهای معنوی، اخلاقی و قانونی که شما صراحتاً آنها را رد نکردهاید بخشی از تعهد و حرف شماست.
تمامیت احترام گذاشتن به حرف خود است و احترام به کلام خود یعنی:
- سر حرف خود ماندن و بهموقع کاری را انجام دادن
- هر زمان که امکان انجام کار مقرر را ندارید و احتمال میدهید سر حرفی که گفتهاید نتوانید بمانید، بهمحض اینکه مطلع شدید که ممکن است به قول خود عمل نکنید (که از عدم تعهد به حرفتان در موقع موردنظر خبر میدهد) به افرادی که تحت تأثیر این تأخیر قرار خواهند گرفت، اعلام کنید که:

قانون تمامیت
با کاهش بهرهمندی از تمامیت (به معنای جامع و کامل بودن)، کارایی نیز کاهش مییابد و با کاهش کارایی، ارزش و بهطورکلیتر، فرصت عملکرد نیز کمتر میشود. بنابراین برای حداکثر کردن میزان عملکرد موردنظر، نیاز به تمامیت است. تلاش برای نقض قانون تمامیت عواقب ناخوشایندی را به همراه دارد؛ درست مانند تلاش برای نقض قانون جاذبه. به زبان ساده (و تا حدودی هم مبالغهآمیز): «بدون تمامیت هیچچیز بهخوبی انجام نمیشود.» این را بهعنوان یک روش ابتکاری و میانبر در نظر بگیرید. اگر شما یا سازمانتان در زندگی بهگونهای عمل کنید که گویی این روش میانبر ذهنی درست است، عملکرد بهطور چشمگیری افزایش مییابد؛ و تأثیر آن بر عملکرد نیز بسیار زیاد است: چیزی حدود ۱۰۰ تا ۵۰۰ درصد.چگونه یک فرد، کامل و تمامعیار میشود؟
شاید مهمترین جنبه نداشتن تمامیت این است که فرد خود ضرر میکند. در حقیقت وقتی شما حرف خود را میزنید و تعهدی را عنوان میکنید؛ اگر روی حرف خود بمانید، به خود و دیگران احترام گذاشتهاید، با خودتان در صلح بوده و بنابراین از جایی که با دیگران و جهان در صلح هستید، حتی با کسانی که با شما مخالفاند یا ممکن است شما را تهدید کنند نیز با مسالمت رفتار خواهید کرد. شما بدون ترس از شخصیت و فردیت خود زندگی میکنید، این همان شخصیتی است که شما بهعنوان یک فرد آن را دارید. دیگر هیچ ترسی برای از دست دادن تحسین و تأیید دیگران وجود ندارد. مجبور نیستید محافظهکارانه و درست، بلکه با فروتنی عمل میکنید. همهچیز یا هر چیزی که دیگران میگویند، خوب است. نیازی به توضیح یا دفاع از خود یا منطقی بودن نیست. شما قادر به یادگیری هستید. این شیوه ابراز وجود اغلب با اعتمادبهنفس اشتباه گرفته میشود، بلکه این روش، شجاعت واقعی است که از تمام و کمال بودن حاصل میشود؛ یعنی از یک فرد با تمامیت. تمامیت یک عنصر بسیار مهم برای داشتن یک زندگی عالی است.
بهای پرداختی عدم بروز تمامیت و جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی
تقریباً همه افراد و سازمانها قادر به پرداخت هزینههایی نیستند که ناشی از تلاش برای رفتارهایی است که با قانون تمامیت ناسازگار است. عدم کارایی ناشی از عدم تمامیت برای افراد و سازمانها درنتیجه چیزی غیر از تلاش برای نقض قانون تمامیت به همراه نخواهد داشت. برای اکثر ما، عدم کارکرد و سردرگمی، یعنی بههمریختگی در زندگیمان، زندگی که حکم آب برای ماهی یا هوا برای پرندگان را دارد. اکثر مردم در سازمان و زندگی خود «از توجیه یا توضیح در مورد مشکلات» میپردازند؛ بدون این که به عدم تمامیت خود پی ببرند که خود منبع اصلی این آشفتگی و مشکلات است. این امور نمونهای است از این که: «شما نمیتوانید آنچه را که متمایز نیست تشخیص دهید؛ بنابراین آن امور شما را اداره خواهند کرد.»پارادوکس «تمامیت-عملکرد»
افراد و سازمانها، درحالیکه متعهد به عملکرد هستند، بهطور سیستماتیک تمامیت را به نام افزایش عملکرد قربانی میکنند و درنتیجه عملکرد را کاهش میدهند. چگونه این اتفاق میافتد؟ اگر عملکرد با تمامیت بسیار مثمر ثمر است، چرا مردم بهطور سیستماتیک تمامیت خود را فدا میکنند و عواقب آن را متحمل میشوند؟ و چرا آنها در برابر این تأثیرات هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند؟ عواملی که منجر به جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی میشوند۱٫ عدم درک این مطلب که حرف شما معرف شخص شماست.
یعنی تصور اینکه حرف شما چیزی جز شخص شما نیست. مثلاً، تصور اینکه شخص شما بدن شماست یا آنچه در درون شما میگذرد (وضعیت ذهنی/احساسی، افکار/فرایندهای فکری و احساسات جسمانی شما)، یا هر چیز دیگری که با آن متمایز میشوید؛ مانند عنوان یا موقعیت خود در زندگی، یا داراییها و غیره باعث میشود درک این موضوع برایتان دشوار شود که اگر حرف و قول شما درستوحسابی نباشد، شما نیز بهعنوان یک شخص کامل و درست شناخته نمیشوید. یک فرد، کسی است که در زبان ریشه دوانده است. بهاینترتیب، وقتی حرف و تعهد یک فرد تمام و کمال نباشد، سطح شخصیتی کمتری خواهد داشت. تمامیت و رابطه فرد با خود و دیگران این حرف و تعهد من است که از طریق آن خود را برای خودم و دیگران تعریف و توصیف میکنم. بیراه نیست اگر بگوییم من کسی هستم که حرف و تعهد من باشد، چه برای خودم و چه برای دیگران. ازاینرو، برای اینکه بهعنوان یک شخص درستوحسابی باشم، حرف من به خودم و دیگران باید تمام و کمال باشد. هرگونه تلاش برای نقض قانون تمامیت، یعنی عدم احترام به حرف و قول خود و دیگران خواهد بود که منجر به ازهمگسیختگی میشود. این ازهمگسیختگی «آنچه میتوانید باشید» را محدود میکند. بهعبارتدیگر، هر اقدام بدون تمامیت، فرصت شما را برای عملکرد بهتر کاهش میدهد؛ بنابراین «آنچه ممکن است عاید شما شود» را نیز کاهش میدهد. همچنین هر اقدام بدون تمامیت، توانایی شما را در درک فرصتهای کوچک کنونی و آنچه «ممکن است باشید»، کاهش میدهد. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی۲٫ طوری زندگی کنم که گویی حرف من آن چیزی است که «گفتهام» و «آنچه ادعا میکنم، درست است».
حتی اگر تمامیت در حرف ما بهوضوح در شش روش متمایز ابراز تمامیت وجود دارد، باز هم اکثر ما درواقع طوری عمل میکنیم که گویی حرف و تعهد ما فقط شامل «آنچه گفتهایم» میشود. این امر تضمین میکند که ما نمیتوانیم افراد با تمامیتی باشیم. نوع ابراز وجود تمامیت در ما، تنها در کلمات قابلمشاهده بوده و در روشهای ۲، ۳، ۵ و ۶ بهعنوان حرف و تعهد غیرقابل مشاهده هستند: حرف و تعهد نوع دوم: آنچه میدانید باید انجام دهید یا انجام ندهید حرف و تعهد نوع سوم: آنچه از شما توسط کسانی انتظار میرود که مایل به داشتن یک رابطه کارآمد و پویا با آنها هستید (مگر اینکه بهصراحت آن درخواستهای بیاننشده را رد کردهاید) حرف و تعهد نوع پنجم: محکم بر روی حرفی که زدهاید، بمانید. حرف و تعهد نوع ششم: استانداردهای معنوی، اخلاقی و قانونی هر جامعه، گروه و نهاد دولتی که من عضو آن هستم. زمانی که (کارکرد زندگی) با تعهد به آنچه گفتهایم و یا به درست بودن ادعای خود زندگی میکنیم، تقریباً نسبت به حرفهای خود مطمئن هستیم که شامل موارد زیر است:- آنچه میدانید
- آنچه از شما انتظار میرود
- آنچه به خاطرش ایستادگی میکنید
- استانداردهای معنوی، اخلاقی و حقوقی

۳٫ تمامیت یک خاصیت و مزیت است
برای اکثر مردم و سازمانها تمامیت بهعنوان یک خاصیت و مزیت است نه شرط لازم برای عملکرد. وقتی به نظر رسد که شخص یا سازمانی برای موفقیت باید تمامیت داشته باشد، تمامیت در قالب یک مزیت و برتری فداکاری میکند. برای بسیاری از مردم، این مزیت تنها در حدی است که تحسین دیگران را برانگیزد و بهاینترتیب بهراحتی نادیده گرفته میشود، بهویژه هنگامیکه توجهی به آن نمیشود یا بتوان آن را ازلحاظ منطقی توجیه کرد. نادیده گرفتن تمامیت بهعنوان یک برتری و فضیلت هیچ تفاوتی با نادیده گرفتن جوانمردی ندارد. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی۴٫ خودفریبی در مورد عدم تمامیت
افراد معمولاً وقتی عدم تمامیت دارند، آن را درک نمیکنند. در حقیقت آنها اغلب نمیدانند که به قول خود عملنکردهاند. آنچه آنها میدانند «دلیل»، توجیه یا بهانهای برای وفا نکردن به قول خود است. درواقع، مردم بهطور سیستماتیک خود را فریب میدهند (به خود دروغ میگویند) که چه کسی بودهاند و چه کردهاند. مرحوم کریس آرگریس، پس از چهار دهه مطالعه در مورد طبیعت بشر اینگونه نتیجه میگیرد: «به بیان ساده، مردم بهطور مداوم ناسازگار عمل میکنند، بیآنکه از تضاد بین نظریه موردحمایت خود و نظریه مورداستفاده خود، بین طرز فکر خود و نحوه عمل خود آگاه باشند.» (Argyris، ۱۹۹۱) و اگر فکر میکنید شما چنین شخصی نیستید، خود را در مورد خودفریبی، فریب میدهید. (معنای خودفریبی را برای خود درست معنی نکردهاید) ازآنجاکه مردم نمیتوانند رفتار بدون تمامیت خود را ببینند، برای آنها غیرممکن است که علت عدم کارایی در زندگی و سازمان خود را-نتیجه مستقیم تلاشهای خودشان برای نقض قانون تمامیت-ببینند. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی۵٫ تمامیت یعنی سر حرف خود ماندن
این اعتقاد وجود دارد که تمامیت سر حرف خود ماندن است. در زمانی که ممکن نیست یا نامناسب است، یا شخص بهسادگی تصمیم میگیرد که این کار را انجام ندهد و به قول خود عمل نکند، هیچ راهی برای حفظ تمامیت باقی نمیگذارد. در ادامه این امر منجر به پنهان نگهداشتن خلف وعده فرد میشود که آنهم به عملکرد خارج از سطح آگاهی درباره تأثیر تلاشها برای نقض قانون تمامیت میافزاید. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی
۶٫ ترس از اعتراف به اینکه شما به قول خود وفا نخواهید کرد.
هنگامیکه حفظ تمامیت (با اذعان به اینکه به قول خود پایبند نخواهید بود و آشفتگی ناشی از آن را واضح و شفاف میکنید) برای شما بهعنوان تهدیدی است که باید از آن اجتناب کنید (مانند زمانی که شما یک کودک بودید)، بهجای آنکه بهسادگی با یک چالش روبرو شوید، حفظ تمامیت برای شما مشکل خواهد بود. وقتی دیگران به قول خود پایبند نیستند، اکثر افراد از احتمال بد ظاهر شدن و درنتیجه از دست دادن قدرت و احترام میترسند. آنها با پنهان نگهداشتن بدقولی خود، مزیت آشکار و کوتاهمدت اجتناب از ترس را انتخاب میکنند. این امر ضرر طولانیمدت ناشی از تلاش برای نقض قانون تمامیت را پنهان میکند. بنابراین ترس از دست دادن قدرت و احترام، ناشی از اعتراف به بدقولی ما را کور میکند (و بنابراین بهاشتباه تاوان پس میدهیم). عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی۷٫ تمامیت بهعنوان یک عامل تولیدی بهحساب نمیآید.
هدایت مردم به ایجاد علل کاذب و توجیهات بیاساس بهعنوان منشأ شکست؛ که بهمحض کاهش منابع در فرصت عملکرد منجر به شکست، بهنوبه خود نقض قانون تمامیت را کتمان میکند. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی۸٫ عدم تحلیل بها/مزایای قول دادن
هنگام قول دادن، اکثر مردم بهطور کامل به آنچه برای وفاداری به آن نیاز است، توجه نمیکنند. به این معنا که افراد برای بیان حرف خود تجزیهوتحلیل بها/مزیت انجام نمیدهند. درواقع، هنگام قول دادن، اکثر مردم صرفاً صادق و صمیمی هستند (و با نیت خوب) یا در حال آرام کردن کسی هستند و حتی به این فکر نمیکنند که برای حفظ قول خود چه بهایی را باید بپردازند. این عدم تحلیل ارزش/فایده در مورد قول دادن، غیرمسئولانه است. اینچنین حرف زدن غیرمسئولانهای، منبع اصلی آشفتگی است که در زندگی مردم و سازمانها باقی مانده است. درواقع مردم اغلب حتی نمیدانند که قول دادهاند. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی۹٫ تحلیل ارزش/مزایا در احترام به حرف خود
بهطورکلی مردم اغلب تحلیل هزینه/فایده را برای احترام به حرف خود به کار میبرند. جدی نگرفتن (سرسری گرفتن) تمامیت در قالب تحلیل هزینه/فایده، تضمین میکند که شما فرد قابلاعتمادی نخواهید بود، یا بهطور استثنا در موارد جزئی، فردی با تمامیت نخواهید بود. تمامیت، اعتماد و اصول اقتصادی تحلیل هزینه/سود- اگر از تجزیهوتحلیل هزینه/سود در جهت احترام به حرف خود استفاده کنم، من در ابتدا از تمامیت برخوردار هستم زیرا هزینه یا سود احتمالی را که درواقع بخشی از حرف من است، بیان نکردهام (من دروغ گفتهام)، یا اگر بخواهم تمامیت داشته باشم، وقتی حرف خود را میگویم، باید چیزی شبیه به موارد زیر را بگویم: «هر وقت که باید سر حرف خود باشم به حرف خود احترام میگذارم؛ این در صورتی است که بهای انجام این کار کمتر از مزایای آن است.» برای اینکه تمامیت داشته باشید، باید تجزیهوتحلیل هزینه/فایده را برای ارائه حرف خود اعمال کنید. اگر تمامیت را همانطور که هستم بپذیرم، قبل از آنکه حرف خود را بزنم باید و باید با دقت فکر کنم و آنجاست که تشخیص خواهم داد که وقتی این کار را میکنم خود را در معرض خطر قرار میدهم. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی
۱۰٫تمامیت کوهی است بدون قله
مردم بهطور سیستماتیک معتقدند که تمامیت دارند، یا اگر بهطور تصادفی در حال حاضر از عدم تمامیت آگاه هستند، معتقدند که بهزودی به تمامیت بازمیگردند. در حقیقت تمامیت کوهی است که هیچ قلهای ندارد. بااینحال، ترکیب این موارد که ۱) عموماً رفتار بدون تمامیت خود را نمیبینیم، ۲) اعتقاد داریم که افراد با تمامیتی هستیم و ۳) حتی وقتی به رفتارهای بدون تمامیت خود نگاهی میاندازیم، به خود اطمینان میدهیم که ما بهزودی خود را به یک فرد با تمامیت تبدیل خواهیم کرد، مانع از این میشود که این حقیقت را درک کنیم که تمامیت کوهی است که هیچ قلهای ندارد. برای اینکه فردی با تمامیت باشیم، مستلزم این است که این حقیقت را بشناسیم و «یاد بگیریم از کوهنوردی لذت ببریم». برای اینکه همیشه تمامیت داشته باشید، باید در هر مورد از انواع بروز تمامیت در موارد ذکرشده ۱ تا ۶ در هرلحظه و در هر زمان به آنها پایبند باشید و به آنها احترام بگذارید.- W-1: آنچه شما گفتهاید.
- W-2: آنچه میدانید که باید یا نباید انجام دهید.
- W-3: آنچه از شما انتظار میرود.
- W-4: آنچه شما میگویید پس همان میشود.
- W-5: آنچه شما بر آن پایبند هستید.
- W-6: استانداردهای معنوی، اخلاقی و قانونی
چرا از صعود اذیت میشوید؟
شما نمیتوانید دائماً تمامیت داشته باشید، مگر اینکه وعدههای خود را تقریباً به صفر رسانده باشید؛ مثلاً «فقط صبح بیدار شوم». ممکن است بپرسند «چرا باید خود را برای بالا رفتن از کوهی که هیچ قلهای ندارد، زحمت بدهم؟» صعود به کوه چیزی است که اجازه میدهد تمامیت به کار گرفته شود و تمامیت باعث ایجاد قابلیت کار میشود. بنابراین، بهتر است از صعود لذت ببریم؛ زیرا این کوه بدون قله است. توجه داشته باشید که هر زمان که ما چیزی را در زندگی یا سازمان خود با تمامیت بالا انجام میدهیم، قابلیت کار و فرصت عملکرد افزایش مییابد. تأثیر آن بسیار زیاد است و بااینحال ما هرگز نمیتوانیم آن را در حد اعلی به انجام رسانیم؛ بنابراین بهتر است یاد بگیریم از کوهنوردی لذت ببریم. عوامل مؤثر در جهانبینی عملکرد خارج از سطح آگاهی