در دنیای امروز، مفاهیم مختلفی در زمینه رشد شخصی و بهبود زندگی وجود دارند که به گونهای با یکدیگر تداخل دارند. از جمله این مفاهیم، کوچینگ و روانشناسی هستند که با اندکی تامل میتوان به وضوح تفاوتهایی بین این دو را متوجه شد.
بهطور کلی، به روانشناس، روانپزشک، مشاور، مددکار، روانکاو، رواندرمانگر و کوچ، «حرفههای یاریگر» گفته میشود. اما هر کدام، ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند. به نظر شما تفاوت این حرفهها در چیست؟ اگر تفاوتشان را نمیدانید، تعجب نکنید. شناخت این تفاوتها نیازمند تامل و شناخت دقیق از ماهیت هر یک از آنها است. در ادامه با فراکوچ همراه باشید تا به بررسی تفاوتها و شناخت صحیح این دو مفهوم بپردازیم.
فهرست مطالب
مقایسه کوچینگ و روانشناسی
«استاد یاسر متحدین» بنیانگذار و مدیر عامل «آکادمی بین المللی فراکوچ» در مصاحبه با روزنامه «هفت صبح» پاسخ می دهد:
“من از سال ۹۴ به صورت حرفه ای وارد حوزه کوچینگ شدم و در سمینارها و کلاس های بین المللی، به صورت آنلاین شرکت کردم و از سال ۹۹ به بعد برای تدوین استاندارد این مهارت، در بومی سازی کوچینگ تلاش کردم. بطور خلاصه، درمانگرها چه در قالب روانشناسان و چه در قالب مشاوران، دارای درجه کارشناسی ارشد یا دکتری در رشتههای خود هستند و برای کار در این زمینه، باید مجوز لازم را دریافت کنند. یک رواندرمانگر با گذشته شما سروکار دارد و در بلندمدت سعی میکند از روشهای مخصوص خود برای درک احساسات، رفتارها و افکار شما، بهینه کردن آنها و توانمندتر کردن شما استفاده کند.
در حالی که کوچها به شما در مسیر بهبود و پیشرفت در زندگی آینده کمک میکنند. آنها تحت نظر فدراسیونهای بینالمللی همچون فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF) آموزش دیده و فعالیت میکنند. یک استاد دانشگاه، مترجم یا هر فرد ِصرفا با دانش، نمیتواند کوچ باشد. تحصیلات در این زمینه مهم نیست، بلکه نگرش اهمیت دارد. کوچ باید صلاحیت های مختلفی مانند مهارت ارتباط موثر، همدلی، گوش دادن فعالانه، پرسشگری، نداشت نگرش قضاوت گونه، هوش کلامی، اجتماعی و… داشته باشد؛ در غیر اینصورت نمیتواند یک کوچ باشد.
هر فرد که در دوره های آموزش کوچینگ آموزش می بیند، حق ندارد وارد اصول روانشناسی و درمان شود. یک فرد در آنِ واحد نمیتواند هم کوچ باشد و هم روانشناس! و در واقع کوچ ها در جلسه کوچینگ و گفتگوی عمیق با مراجع، اگر به این نتیجه برسند که فرد مبتلا به مشکلات بنیادی و اساسی است و نیاز به درمان دارد، ادامه روند جلسات را متوقف می کنند و مراجع را به متخصص مربوطه ارجاع می دهند. چرا که مخاطب کوچینگ با مخاطب روانشناسی متفاوت است. یک کوچ افراد دارای اختلال روانی و رفتاری را پذیرش نمیکند. بلکه مبنای کار کوچینگ گفت وگوی عمیق با یک فرد است تا نقاط قوت و ضعف خود را متوجه شود.”
ماهیت کوچینگ چیست؟
همانطور که می دانید، کوچینگ یک مهارت بین رشته ای برگرفته از رشته های مدیریت، جامعه شناسی، فلسفه، روانشناسی و… است که ۴۰ سال از شکل گرفتن آن می گذرد و در یک دهه اخیر به طور جدی در ایران مطرح شده است.
فدراسیون بین المللی کوچینگ ICF، کوچینگ را به عنوان همراهی با یک مراجع در یک موقعیت ناراحت کننده و ایجاد پروسه ای که به آنها الهام ببخشد تا نهایت پتانسیل حرفهای شخصیتشان دست یابند، تعریف میکند.
انسان ها برای دستیابی به موفقیت و شکوفایی نیازمند کسب دانش اند که در مرحله بعد بتوانند این دانش را به عمل تبدیل کنند. سایر رشته ها مرحله دانش را طی میکنند اما کوچینگ قرار نیست به دانش افراد اضافه کند، بلکه نگاهِ پدیدار شناسانه به افراد ارائه و طرز فکر و نگرش آنها را تغییر میدهد که شامل دعوت به ارتباط موثر، طرح پرسش و کاوشگری در طرز فکر و باورهای مراجعه کننده است. بدین صورت، فرد با این فضا میتواند مسیر جدیدی را ببیند و طی کند. بنابراین، در کوچینگ میگوییم که آدم ها نسخه جدیدی از خود را کشف میکنند.
در زمینه کوچینگ، دو حوزه زندگی (life coaching) و کسب و کار (business coaching) وجود دارد که تقریبا هفتاد تا هشتاد درصد از افراد به دنبال آموزش در زمینه زندگی و تنها بیست تا سی درصد افراد به دنبال فراگیری کوچینگ در زمینه کسب و کار هستند.
ماهیت روانشناسی چیست؟
اتحادیۀ روانشناسی امریکا (APA) روان درمانی را به عنوان مداومت در آگاهی خودخواسته با روش بالینی و برای هدف همکاری با مردم در ارتقا رفتارها، شناخت، هیجانها و دیگر جنبه های شخصیتی آنها در مسیر کیفی دلخواهشان، تعریف میکند.
روانشناسی علمی است که به مطالعه رفتارها، افکار، احساسات و فرآیندهای ذهنی انسانها میپردازد. هدف اصلی روانشناسی درک عمیقتری از عواملی است که بر رفتار و تجربیات انسانها تأثیر میگذارند. این علم به وسیلهی روشهای تحقیقی متنوعی نظیر مشاهده، آزمایش، مصاحبه و تحلیل دادهها، تلاش میکند تا به پاسخهای علمی دربارهی سوالات مختلف مرتبط با رفتار و ذهن انسان برسد.
روانشناسی در زمینههای گوناگونی مانند رواندرمانی، روانشناسی شناختی، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی تربیتی و… فعالیت میکند. این علم تلاش دارد تا الگوها و قوانین عامی را کشف کرده و به درک بهتری از عوامل مختلف مانند ژنتیک، محیط، تجربیات زندگی و فرهنگ کمک کند که در تشکیل شخصیت و رفتار افراد نقش دارند.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و روشهای پیشرفتهی تحقیق، روانشناسی امروزه نقش مهمی در بسیاری از حوزهها از جمله بهبود کیفیت زندگی، بهبود عملکرد شغلی، طراحی رابطهای کاربری، بهینهسازی آموزش و یادگیری و… دارد.
کوچینگ مناسب چه افرادی نیست؟
انتخاب بین کوچینگ و مشاوره
کوچ ها، در حین ارتباط با مخاطب، از سرنخ ها و نشانه هایی که در کلام وی هست استفاده می کنند. (بطور مثال) اگر کوچ با عباراتی چون «نمیخواهم ها، نمیدانم ها و نمیتوانم ها» رو به رو باشد، یا فرد بگوید این موارد دست خودم نیست (فرد قائل به کنترل بیرونی باشد) و در نهایت از شرکت وی در جلسه کوچینگ نیز پیشرفتی به دست نیاید، این فرد در دسته کار کوچ ها قرار نمیگیرد. افرادی که انگیزه و اراده ای قوی برای تغییر و بهبود وضعیت خود را داشته باشند، بیشترین بهره برداری را از کوچینگ خواهند داشت.
رویکردهای متفاوت
کوچینگ و مشاوره دارای رویکردهای متفاوتی هستند. کوچینگ بیشتر تمرکز خود را بر روابط و همراهی با شما به عنوان مراجع میگذارد و کمک میکند به اهدافتان برسید. از طرفی، مشاوره بیشتر به شکل تخصصی در حوزههای خاصی ارائه میشود و بر روی راهحلها و راهنمایی در حل مشکلات تمرکز دارد.
تشخیص نیازها، اهداف و انتظارات شخص
اصلی ترین برتری بین کوچینگ و روانکاوی براساس تمرکز، هدف و گروه است. کوچینگ با دیدگاه موفقیت، بر زمان حال و حرکت رو به آینده متمرکز است؛ روان درمانی بر آسیب شناسی روان، هیجانات و گذشته و در نتیجه دریافت زمان حال تاکید دارد.
هدف کوچینگ غالبا دربارۀ بهبود بخشیدن، یادگیری یا پیشرفت در بعضی زمینه های زندگی است در حالی که روان درمانی اغلب روی مسائل عاطفی کهنه و قدیمی در جهت کارکردن بر شفای درون یا بهبود زخم روانی عمیق متمرکز است.
کوچینگ به سمت عملکرد فردی خوب تمایل دارد در حالی که روان درمانی در فرد روی سطوح غیر عادی یا دچار اختلال کار میکند.
در مقام مقیاس، یک کوچ مانند مربی ورزشی است در حالیکه درمانگر مانند دکتر متخصص تیم عمل میکند. هر دو از یک بدنۀ اطلاعاتی شامل آناتومی، حرکتشناسی بدن، تقویت و مانند اینها استفاده میکنند. مربی با فرض اینکه ورزشکار لزوما از لحاظ بدنی آماده است، روی تناسب و اجرا کار میکند. اگر که ورزشکار آسیب ببیند، مربی او را به پزشک تیم ارجاع میدهد. به طور مشابه، کوچ و درمانگر با یک نوع اطلاعات سر و کار دارند ولی با مهارتهای متفاوت و اهداف متفاوت. یک کوچ ممکن است در گذشته، زندگی خانوادگی یا احساسات مراجعش در خدمت تشخیص ریشۀ داستان مراجع برای فهمیدن زمان حال و در جهت پیشروی در آینده جستجو کند.
مسالۀ مهم این است که کوچ نه اختلال را تشخیص میدهد نه درمان پیشنهاد میکند. کوچ در طی مشاهدات میتواند آنچه را که مراجع نیاز دارد دستهبندی کند. خطی در نظر داشته باشید که اگر مراجع به کمکهای خارج از صلاحیتها، تجارب یا قرارداد شما با مراجع نیاز دارد، این مرز را نشان دهد. یک کوچ میتواند و باید در مواقع ضروری مراجع را ارجاع دهد. ادامۀ مقاله پیرامون اینکه چرا، چه وقت و چطور ارجاع یک مراجع به یک متخصص حوزۀ سلامت روان صورت میگیرد صحبت میکند.
اختلال و مشکل دو مفهوم متفاوت هستند. اختلال به معنای یک وضعیت پایدار و مزمنی است که در آن عملکرد شخص در یک یا چند حوزه زندگی به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و باعث مشکلات روزمره میشود. از سوی دیگر، مشکل به معنای هر چیزی است که مانع پیشرفت شخص در زندگی میشود و در مقایسه با دیگران، به شدت تأثیر منفی بر عملکرد شخص ندارد.
بنابراین، اختلاف اصلی بین اختلال و مشکل در این است که اختلال به معنای یک وضعیت پایدار و مزمنی است که در آن شخص به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و باعث مشکلات روزمره او میشود، در حالی که مشکل به معنای هر چیزی است که مانع پیشرفت شخص در زندگی میشود و در مقایسه با دیگران، به شدت تأثیر منفی بر عملکرد شخص ندارد.
نکته اساسی از همین جا آغاز می شود، بسیار مهم است در نظر داشته باشید افراد دارای اختلال برای جلسات کوچینگ مناسب نیستند و این گونه افراد باید به دنبال حل مشکلات خود از طریق مشاوره باشند و بعد از آن به کوچ مراجعه کنند. به طور کلی در جلسات کوچینگ، کوچ به گذشته افراد کاری ندارد و تمرکز روی آینده و حال افراد است اما مشاوران برای رفع اختلال مراجع باید به گذشته ورود و آنها را حل کنند.
همچنین برای انتخاب بین کوچینگ و مشاوره، ابتدا باید نیازها و اهداف شخصی خود را شناسایی کنید. آیا به دنبال راهنمایی در رسیدن به اهداف خود هستید یا نیاز دارید مشکلات خاصی را حل کنید؟ با توجه به این نیازها، میتوانید تصمیمی بگیرید.
نهایتاً، انتظارات شخصی نیز در انتخاب بین کوچینگ و مشاوره مهم است. بررسی کنید که چه انتظاراتی از یک کوچ یا مشاور دارید. آیا به دنبال راهنمایی فردی و همراهی یا میخواهید از تخصص خاصی برخوردار شوید؟ با توجه به این انتظارات، میتوانید تصمیمی بگیرید.
یادگیری کدام سبک روانشناسی به کوچ کمک میکند که جلسه کوچینگ را بهتر اداره کند؟
- روانشناسی مثبت گرا
- روانشناسی تئوری انتخاب
- روانشناسی ارتباط مؤثر
- دانش هوش هیجانی
برای مطالعه بیشتر:
آیا کسی که سابقه کار در زمینه مدیریت یا مشاور دارد هم کوچ محسوب می شود؟
فرد حتماً برای استفاده از این مهارت باید تحصیلات آکادمیک و مدرک رسمی و معتبر کوچینگ داشته باشد و پیشینه فرد به عنوان استاد، مدیر یا مشاور او را به یک کوچ تبدیل نمی کند. از کوچ خود بخواهید مدرک تحصیلی خودش را به شما نشان دهد. آگاهی شما باعث میشود که دیگران نتوانند از شما سوء استفاده نمایند.
آیا یک کوچ باید تخصص دیگری به جز کوچینگ داشته باشد؟
کوچ سطح یک برای حل مشکلات، سطحی عمومی و روزمره فرد و سازمان میتواند از تکنیک کوچینگ استفاده کند اما اگر بخواهد در یک مشکلِ تخصصی حرفه ای کمک کند، داشتن دانش تخصصی ضروری میباشد زیرا دانش تخصصی به کوچ کمک می کند تا بهتر گوش کند، مسئله تخصصی کوچی را عمیقتر درک کند، شرایط محیطی را با دید تخصصی بررسی نماید و در نتیجه سوالات دقیق تر و عمیق تری بپرسد. زیرا خود قبلاً آن محیط را درک کرده و در رابطه با چالشهای آن تجربه دارد.
کوچینگ یک تکنیک و ابزار است که اگر در کنار دانش و مهارت تخصصی یک رشته تحصیلی دانشگاهی یا آکادمیک استفاده شود تاثیر فوق العاده ای برای حل مشکلات یا ارائه بازخورد دقیق تر برای پیشرفت مراجع خواهد داشت. به همین دلیل تکنیک کوچینگ به سه سطح تقسیم شده است:
- کوچینگ عمومی
- کوچینگ عمقی
- کوچینگ تخصصی
در سطح آخر که تخصص انتخاب می شود کوچ میبایست تحصیلات دانش تخصصی و سابقه کار مرتبط با تخصصِ کوچینگ خود را نیز داشته باشد. برای مثال: اگر کوچ شاخه کوچ زندگی را انتخاب میکند میبایست تحصیلات روانشناسی و سابقه کار به عنوان روانشناس داشته باشد.
نکات مهم در انتخاب کوچ یا مشاور
-
تجربه و تخصص متخصصین
تجربه و تخصص کوچ و مشاور در انتخاب صحیح و موثر برای شما بسیار مهم است. در واقع، این دو عامل میتوانند تأثیر بسزایی در نتیجهگیری و پیشرفت شما داشته باشند.
تجربه در کوچ یا مشاور نشان میدهد تا چه حد در حوزه مورد نظر خود موفق بوده، آیا قبل از شما با موارد مشابهی سر و کار داشته و درک عمیقی از مسائل و راهکارهای مناسب دارد یا خیر.
علاوه بر تجربه، تخصص نیز اهمیت زیادی دارد. تخصص به شما اطمینان میدهد که فرد با دانش فنی و روشهای مورد نیاز در زمینهی مشخصی آشنا است و میتواند بهترین راهحلها را برای شما پیشنهاد دهد. تخصص در کوچینگ و مشاوره نشان میدهد که فرد مسلط به مباحث و مهارتهای لازم برای حل مشکلات و رسیدن به اهداف است و میتواند به شما راهنمایی کند تا به بهترین نتیجه ممکن برسید.
-
مرجعیت و توصیهها
مرجعیت و توصیهها میتوانند به مشتریان شما در انتخاب بهترین مشاور یا کوچ کمک کنند و به شما در جذب مشتریان جدید کمک میکنند.
اولین چیزی که باید در نظر داشته باشید، این است که توصیههای مراجع در مورد شما به عنوان مشاور یا کوچ، نشان دهنده تجربیات آنان با شماست و بسیار ارزشمند هستند. توصیههای مثبت میتوانند به شما در جذب مراجع جدید کمک کنند و اعتماد به نفس و رضایت آنها را افزایش دهند.
همچنین، مرجعیت شما به معنای تأیید واجد بودن شما از نظر تخصص و صلاحیت در حوزه کاریتان است که به مشتریان شما اعتماد بیشتری میدهد و به جذب مشتریان جدید کمک میکند.
توصیهها و مرجعیتها به نقطه قوت بزرگی در بازاریابی کوچ یا مشاور تبدیل می شوند. برای بهبود این دو مورد، میتوانید از وبسایت، صفحات شبکههای اجتماعی، بروشورها و دیگر مواد تبلیغاتی خود استفاده کنید.
-
مطابقت شخصیتی
مطابقت شخصیتی با کوچ یا مشاور نیز مهم است. با شخصیت و سبک کار کوچ یا مشاور آشنا شوید و مطمئن شوید که توانایی همکاری و ارتباط مؤثر با او را دارید.
چگونه میتوانیم مطابقت شخصیتی با مراجع را بررسی کنیم؟
برای بررسی مطابقت شخصیتی با مراجع، میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید. در زیر چند روش برای بررسی مطابقت شخصیتی با کوچی آورده شده است:
۱) مصاحبه شخصی: یکی از بهترین روشها برای بررسی مطابقت شخصیتی، مصاحبه شخصی با او است. در این مصاحبه، میتوانید سوالاتی در مورد شخصیت، اهداف، ارزشها و نیازهای مراجع بپرسید.
۲) تستهای شخصیتی: تستهای شخصیتی میتوانند به شما کمک کنند تا شخصیت او را بهتر بشناسید و مطابقت شخصیتی با خود را بررسی کنید.
۳) مشاهده رفتارهای مشتری: مشاهده رفتارهای مشتری در طول مشاوره میتواند به شما کمک کند تا شخصیت و نیازهای او را بشناسید. با مشاهده رفتارهای مراجع، میتوانید بررسی کنید که آیا او با شما سازگار است یا خیر.
۴) مشاوره تحلیلی: در مشاوره تحلیلی، شما با کوچی خود درباره تجربیات گذشته، احساسات، و نیازهای او صحبت میکنید. با تحلیل این موارد، میتوانید بهترین روشهای ارتباط با مشتری را برای دستیابی به مطابقت شخصیتی پیدا کنید.
از آنجا که مطابقت شخصیتی با مشتری بسیار مهم است، بهتر است همواره در هنگام مشاوره با کراجع خود این موضوع را در نظر داشته باشید و به دنبال روشهای مناسب برای بررسی آن باشید.
-
قابلیت همکاری
نهایتاً، قابلیت همکاری نیز باید در انتخاب تأثیرگذار باشد. مطمئن شوید که به خوبی با کوچ یا مشاور هماهنگ میشوید و قادر به همکاری مؤثر هستید.
جمع بندی
کوچینگ بر خلاف روانشناسی بر روی گذشته، کاستی ها و اختلالات روانی تمرکز نمی کند بلکه کوچینگ را میتوان راهکاری مناسب برای افرادی دانست که به دنبال تغییرات مثبت و عمیق در زندگی حال و آینده خود هستند. معمولاً افرادی که به روانشناسان مراجعه میکنند، از نوعی بیماری و اختلال رنج میبرند که آنها را از زندگی معمول و روزمره شان دور کرده است. در مقابل، در کوچینگ فرد مراجع دارای زندگی کاملاً عادی و معمولی است اما ممکن است در مرحلهای از زندگی خود دچار گمراهی و سردرگمی شده باشد و نیاز به شخصی دارد که به گفت وگو و حمایت و همدلی به حل این مشکلات بپردازند.
با تشکر از شما که وقت خودتان را برای مطالعه این مقاله صرف نمودید. اگر نیاز به مشاوره و راهنمایی در خصوص دوره های آموزش کوچینگ فراکوچ را دارید، میتوانید با مشاوران تیم فراکوچ در میان بگذارید.
فرم درخواست جلسه کوچینگفرم درخواست مشاوره دوره آموزشی
مشاوره آموزشی رایگان
شما این فرصت را دارید، با تکمیل فرم زیر، قبل از انتخاب دوره آموزشی مناسب خود، از مشاوره رایگان کارشناسان آموزشی مجموعه فراکوچ استفاده نمائید.
سلام
لازم دونستم بابت مطلبی که خوندم و برام جدید و اموزنده بود تشکر کنم
سلام الهه عزیز
خوشحالیم که براتون مفید بوده🌹
ممنون بابت توضیحاتتون
خیلی کامل و جامع تفاوت هارو بیان کردید
متاسفانه هنوز خیلی از مردم فرق بین کوچ و مشاور و نمیدونن.
این موضوع به علت عدم آشنایی و شناخت کافی از رشته کوچینگ وجود اومده.
امیدواریم کم کم این رشته همون طور که در بقیه کشور ها شناخته شده است، در ایران هم این اتفاق بیوفته.
جمله مشاور ماهی میده کوچ ماهیگیر یاد میده مثال خیلی مناسبی میتونه باشه
ممنون بابت نکته ای که گفتید🌹🌹
جالبه من تا الان فکر میکردم یکی هستن